تیتر یک - برنامه «هفت» هفته گذشته یک بخش خود را به دیدار رهبری با برگزیدگان جشنواره عمار اختصاص داد و با دعوت از حسن عباسی و نادر طالب‌زاده٬ به تبیین بیانات رهبری در این دیدار پرداخت. متن زیر ماحصل این گفت‌وگو می‌باشد.

گبرلو (مجری): آقای دکتر حسن عباسی و آقای نادر طالب زاده امشب میهمان هفت هستند. آقای طالب‌زاده و آقای عباسی سلام عرض می‌کنم، شب شما بخیر. از طریق دوربین خود با بینندگان سلام و علیکی داشته باشید و در خدمت شما هستیم.

عباسی: بسم الله الرحمن الرحیم. من هم سلام عرض می‌کنم خدمت شما و همچنین همکارانتان و بینندگان عزیز برنامه.

مجری: و همچنین آقای طالب‌زاده.

طالب‌زاده: بنده هم به همچنین، سلام عرض می‌کنم خدمت مخاطبین محترم. ان‌شاءالله برنامۀ خوبی داشته باشیم.

مجری: متشکرم. محبت کردید به برنامه تشریف آوردید. عنوان برنامه چشم‌انداز سینمای انقلابی است و با ورود جوانانی که می‌شود گفت با روحیه انقلابی وارد این عرصه می‌شوند. رهبر معظم انقلاب هم در صحبت‌های خود به این اشاره کردند. با چه التزاماتی و با چه راهکارهایی ما می‌توانیم وارد این عرصه شویم و درباره این صحبت کنیم. هر کدام از عزیزان که مایلند بفرمایند.

عباسی: بالاخره ایشان بزرگ‌تر هستند، حق تقدم دارند.

طالب‌زاده: خواهش می‌کنم. بسم الله الرحمان الرحیم. یکی از سؤال‌هایی که از مقام معظم رهبری شد، همین چشم‌انداز بود. یکی از جوانان پرسیدند که ما چشم‌انداز اقتصادی، نظامی داریم، چشم‌انداز بیست سال آینده، چشم‌انداز امنیتی، چرا چشم‌انداز رسانه‌ای نداریم؟ آقا فرمودند. این‌ها چیزهایی است که در این مطالب نیامده، متأسفانه بخش زیادی از مطالب زیاد نیامده.

مجری: خبرهایی که منتشر شده.

برنامه هفت

طالب‌زاده: بله. اصلاً این درست نیست. باید مطالب بیاید، برای چه نیاید. باید دیده شود. فرمودند که ما در این مورد غفلت کردیم. چشم‌انداز بیست سال آینده باید حتما در مورد رسانه اتفاق می‌افتاد. حتماً الان ما باید – به قول فرنگی‌ها اتاق فکر همه جا راه افتاده- به فکر اصلاح استراتژی رسانه خود باشیم. این خیلی خیلی مهم است. اصلا وجود جشنواره عمار و این حرکت و این اوضاع که الان سال سوم آن هستیم، نیاز به تغییر دنده، تغییر استراتژی برای مقابله با وضع و زمان جدید که پیش آمده، ضرورت این جمع را پیش آورد که خیلی از پیشکسوتان آن جا بودند، کسانی که در رسانه موج ساختند و جمع کمی نبودند، و بعد نسل جوانی دارد تربیت می‌شود. لذا سؤال اول شما، یکی از –دانشجوها- فیلم سازها که در جشنواره فیلم او مقام می‌آورد، ایشان عنوان کردند، فرمودند ما در چشم انداز بیست سال آینده باید در مورد رسانه کار می‌کردیم و به یکی از آقایان تذکر هم دادند که این به نظر من مهم‌ترین دستاورد این جلسه هست که به فکر طراحی و برنامه‌ریزی باشیم. کما اینکه من خودم به عنوان کسی که در این مسائل بیست سالی حضور داریم، خودم ندیدم که یک جمع این طوری که من در آن اتاق دیدم، برای فکر در مورد بیست سال یا ده سال آینده، مگر این که در همین بحث‌های میزگردی تلویزیونی بحث بشود.

مجری: خود ایشان هم در صحبت‌های خود اشاره کردند؛ نگاهی بلند مدت همراه با برنامه‌ریزی دقیق و امید به آینده. آقای عباسی شما بفرمایید.

عباسی: بله. نکته‌ای که جناب آقای طالب‌زاده فرمودند یکی از هشت محور اصلی بیانات ایشان بود، که در خصوص کلیت چشم‌انداز آینده سینمای انقلابی هر کدام از این هشت محور پیوند با یک بخشی از حوزه‌های دیگر دارد. بحث پیوند سینما با رسانه، همان‌طور که فرمودند ایشان تأکیدشان این بود که باید چشم‌انداز خیلی دور و کلی بر این قضیه دیده شود. به نظرم می‌رسد این بیش‌تر از همه مورد توجه خود رسانۀ ملی هست که ایشان فرمودند ما در این زمینه غفلت کردیم و خوب است که در این حوزه جدا از مبحث فوق رسانه که مطرح می‌شود، این موضوع و جهت‌گیری این و پیوند بین سینما و رسانه، بالاخره خود رسانه یک شقه از رسانه آن جدای از صنعت سینما و هنر سینما مسئله رسانه است، سینما مثابه رسانه است، اما این که افق چشم‌انداز دور و سیاست‌گذاری کلان‌تری برای کلیت رسانه، نه صرفاً رسانه ملی بلکه خیلی کلان‌تری از این را داشته باشیم، ایشان فرمود در این زمینه غفلت شده و باید کار شود.

محور دوم که خیلی حائز اهمیت بود، فرمودند ضعف ما در فیلم‌نامه ناظر به ضعف عمیق ما در حوزه رمان است. نکته کلیدی که ایشان مد نظر داشتند فرمودند بالاخره باید برای این قضیه یک فکری کرد. این جا پیوند بین ادبیات با سینماست، نه صرفاً در بحث سینمای اقتباسی بلکه مباحثی که در مطالعات علمی تهیه می‌شود و به مقوله‌ای به نام داستان و رمان تبدیل می‌شود، حالا این رمان را با قواعد درام یک فیلم‌نامه‌نویس دراماتیزه می‌کند و آن را به یک اثر سینمایی تبدیل می‌کند. فرمودند این چرخه معیوب است و باید این را اصلاح کرد. که در واقع این جا مسئله سینما در چشم‌انداز دراز مدت آن با مقوله ادبیات پیوند می‌خورد.

سومین محوری که خیلی مدنظر بود و روی آن تأکید داشتند، مقوله خود سینما در حوزۀ فرم بود. مثالی که ایشان زدند این بود که هزاران و صدها هزار شعر گفته شده اما آن شعرهایی که در تاریخ مانده، شعرهایی بوده که فُرم را رعایت کرده و در این حوزه توانسته اسلوب را رعایت کند، پس اگر ما شعری داشتیم که نتوانست در قواره مناسب و صنایع ادبی و آرایۀ ادبی باشد، خب طبیعتاً جا مانده. به نسبت همین فُرم‌گرایی سراغ مبحث مضمون رفتم که در حوزه مضامین و در حوزه محتوا دو، سه نکته کلیدی را مطرح فرمودند. یک مسئله دخالت این حوزه‌هایی که این‌ها ادعا می‌کنند، سیاست در سینما دخالت نکرده که فیلم‌هایی مثل فیلم آرگو را اتفاقاً فرمودند من تعجب می‌کنم چقدر دیر این‌ها فیلم آرگو را ساختند.

و یک خاطره‌ای را تعریف کردند که اوایل سال‌های اول انقلاب، آن کتابی که برای پرواز عقاب‌ها ساخته شده که بعد هم فیلم سینمایی که برتلن کستر در آن بازی کرده بود، و در واقع مضمونی شبیه آرگو داشت اما درباره چندتا از کارمندان آمریکایی که در این جا بود، ساخته شده بود. فرمود این‌ها یک موضوع این طوری که پیدا می‌کنند، از داخل آن بَتمَن درمی آورند و بَتمَن درست می‌کنند. ایشان ناظر به این مبحث فرمود مواردی از این قضایا دخالت سیاست و دولتی بودن حتی در کلیت عرصه هالیوود و بعد یک تعریضی به مسئله اسکار در دو حوزه داشتند که هر که از آن جامعه بیرون بیاید و به او اسکار دهند یا خود اثر اسکاری که خودشان اسکار انتخاب می‌کنند و می‌دهند، به این تعریض داشتند.

اتفاقا یک نکته‌ای را در مورد فیلم لینکون فرمودند. گفتند من این فیلم را ندیدم و نخواهمم هم دید، اما نکته کلیدی آن این است که اگر این فیلم را ببینید، شخصیت آقای لینکون در تقابلی که بین واشنگتن و ریچموند در جنگ‌های داخلی بوده، کلاً آن تاریخ جنگ‌های داخلی را تشریح کردند که القای برده‌داری هم در این ساز و کارها نبوده. اما فرمودند آن تقابل چه ماهیتی داشت! الان فیلم لینکون را ساختند و فرمودند اگر شما بروید نگاه کنید، حتما از آن یک بَتمَن درآوردند. وظیفه دشمن این است.

فرمودند ما نباید نگران این باشیم که چرا آن‌ها آرگو می‌سازند، اصلا شما چرا وارد این مبحث می‌شوید که چرا آن‌ها آرگو می‌سازند. فرمودند، شما بگویید در زمینه دفاع مقدس در مقوله فلسطین، در بیداری اسلامی، و در کلیت تاریخ و انقلاب اسلامی، چرا ما کم‌کاری در این زمینه‌ها داریم. حالا من این جا پرانتز باز می‌کنم که چرا ما مداوم باید بگوییم ما سینمای دولتی داریم، در صورتی که ایشان می‌فرمود آن‌ها این کار را سفارش می‌دهند و بعد هم در اسکار می‌آورند و جایزه هم می‌دهند و بعد هم از آن یک بَتمَن در می‌آورند. نه این که قرار باشد ما جعل تاریخ کنیم. و این پیوند را هم در مورد محتوا فرمودند که در مورد محتوا یک محور کلی دیگری هم هست که اگر من اشاره کنم خوب است.

مسئله تحول در علوم انسانی بود. فرمودند که همان طور که الان تربیت رسمی و تربیت عمومی داریم، سند ملی آموزش و پرورش هم که سال گذشته رونمایی شد، دو بخش است؛ تربیت رسمی، تربیت عمومی. الان در جهان به دلیل گسترش رسانه این اتفاق افتاده که سیاست رسمی، سیاست عمومی، اقتصاد رسمی، اقتصاد عمومی، فرهنگ رسمی، فرهنگ عمومی، علم رسمی، علم عمومی، سینما الان در جهان متولی این شده که علم عمومی یعنی علم را می‌گیرد و در جامعه‌ها شیوع می‌دهد. ایشان فرمودند این علم عمومی باید در تحول علوم انسانی ریشه داشته باشد، منتها مراتب فرمودند چون بنیان‌های معرفتی غرب اشکال دارد، اگر ما می‌خواهیم این قضایا را اصلاح کنیم، لازم است که حوزه علمیه مشارکت کند، نه این که بیایند و فیلم‌ساز شوند، بلکه حوزه علمیه یک کمک و مساعدتی کند و بنیان‌های معرفتی مناسب، مَتِریال و ماده خام مناسبی از علوم را در اختیار سینماگر قرار دهیم، سینماگر این را با قواعد درام خود به فیلم تبدیل کند، یک صدا و سینمای شاخصی الان در سه، چهار سال گذشته در هالیوود ساخته شده، اساساً مسئله آن علم است، در واقع این چارچوب که چطور این‌ها می‌آیند، فرض کنید مثلاً در فیلم تری آف لایف(درخت زندگی) که بردپیت بازی کرده، ببینید مقوله تفکر داروین را در یک فیلم با یک ریتم کُند و خاصی القا می‌کنند. این نکته مد نظر ایشان بود که اگر قرار هم هست سینما جور علوم انسانی را بکشد، باید به حوزه علمیه کمک کند و متریال را مشخص کنند و پیوند بین سینمای ما با حوزه تحول در علوم انسانی هم فرمودند در چشم‌انداز درازمدت در سینمای انقلابی…..

مجری: به مراکز دانشگاهی هم اشاره داشتند دیگر.

عباسی: بله. حوزه‌های دانشگاهی از این جهت که علت را ارائه کنند اما بنیان‌های علوم، این جا ایشان یک پرانتز باز کردند که علوم ما امروز متأسفانه تقلیدی است و گلایه داشتند که من این مدتی که پیگیری کردم در تحول در علوم انسانی اتفاق خاصی نیفتاده، باید این تحول با مشارکت حوزه علمیه، آن بنیان‌های معرفتی حوزه علمیه کمک کند و دانشگاه بپروراند و در سینما جنبه عمومی پیدا کند که به نظرم این نقش هم برای سینما مثل چشم‌اندازگرایی سینمای آینده ایران که نسبت آقای طالب‌زاده فرمودند، نسبت بین ادبیات و سینما هم که اشاره شد و نسبت این که دولتی بودن یا دولتی نبودن بار مسؤلیت سیاسی و تعهد اجتماعی هم که اشاره شد، موضوع تحول در علوم انسانی هم که یکی از محورها بود. همان‌طور که عرض کردم حدود هشت محور داشت که قابل توجه است.

مجری: نکاتی که فرمودید نکات درستی است و در خبرها هم بود. حالا مفصل‌تر آن را شما فرمودید. اما بحث این است که اگر ما بخواهیم یک سینمای انقلابی داشته باشیم که به دفاع مقدس برسیم، بیداری اسلامی و تاریخ بپردازد، در این سال‌ها که ما نمی‌توانیم سینمای انقلابی نبوده یا فیلم‌ساز انقلابی نداشتیم، سی و یک سال از جشنواره گذشته، فیلم‌های متعدد ساخته شده، جوان‌های انقلابی متعهدی هم در این مسیر فیلم‌هایی را ساختند. چرا یک دفعه این اتفاق می‌افتد که ایشان معترض می‌شوند، صحبت می‌کنند، دوباره خواست‌های خود را بیان می‌کنند، از آن طرف در فضای سینما هم گاهی این انتقادها از جانب طیف‌ها و گروه‌های مختلف هست. حتی آقای شمقدری خودشان در مراسم یک عذرخواهی کردند که ما عذرخواهی می‌کنیم که در جشنواره امسال فیلمی نسبت به تاریخ انقلاب اسلامی نداشتیم. چه می‌شود که این اتفاق رخ می‌دهد؟ آقای طالب‌زاده شما بفرمایید.

طالب‌زاده: شما درست می‌فرمایید. مگر این برادرها که تا حالا این فیلم‌های را ساختند، بد فیلم ساختند! کم فیلم ساختند! ما فیلم‌های تأثیرگذاری در سینما و تلویزیون خود داشتیم، همه این‌ها هست و شکی در آن نیست، این کار پیشکسوتانی که صنعت سینما را مثل آقای جوزانی و…. را بنیان گذاشتند، همه این‌ها سر جای خود است، نگاه ما به آینده است.

به نظرم مسئله اصلی این است که ما نیروی آموزش دیده تازه می‌خواهیم. و یکی از فلسفه‌های جشنواره‌هایی مثل عمار یا مؤسسه اوج، حرکت‌های جدیدی هستند، این‌ها جایگزین آن جاهایی که از اول انقلاب بود، مثل حوزه هستند. این‌ها نیروهای جوان هستند، چون من خبر دارم که هم از دستگاه عمار هستند و در اوج می‌بینم. یکی تربیت استعدادهایی که دغدغه آن‌ها انقلاب اسلامی است. شما به من بگویید در لیست فیلم‌سازهایی که در تلویزیون دارند سریال می‌سازند و در سینما، چند نفر دغدغه و فکر اول آن‌ها از ابتدا تا آخر حیات انقلاب اسلامی، فلسفه انقلاب اسلامی، رویش انقلاب اسلامی، تأثیر انقلاب اسلامی در خارج از کشور است. آمار بگیرید، خارجی‌ها دارند گالوپ می‌گیرند، ما هم یک بار آمار بگیریم، ببینیم این‌هایی که متعدد در این باره در تلویزیون دارند سریال می‌سازند یا در سینما کار می‌کنند. بعد ما شاکی هستیم که چرا ما فیلم انقلابی، چرا دفاع مقدس انقلابی نداریم. چون اغلب بچه‌ها دارند زحمت می‌کشند، تکرار افراد گذشته است، ما نیروی تازه می‌خواهیم که باید چند خصلت داشته باشد؛ یکی استعداد بالفطره قوی است که خود این در گزینش در می‌آید. مثل این که آقا هم انتقاد کردند که دقت کنیم ورودی دانشگاه‌ها چطوری است. چه کسانی دارند انتخاب می‌شوند؟! چطوری دارند انتخاب می‌شوند؟!

مجری: طرح آکادمیک را اشاره کردند.

طالب‌زاده: بنابراین مسئله اصلی این است که شما الان نیروی جوان می‌خواهید که یک مستعد باشد، دو دغدغه او انقلاب اسلامی باشد، سه نگاه به آینده داشته باشد، یعنی بتواند آینده را برای شما ترسیم کند. یکی از کسانی که سخنرانی کردند، آقای فیاض بودند یا شما بودید…

عباسی: در مورد آکادمیک آقای فیاض بودند.

طالب‌زاده: خیر. آینده‌نگری.

عباسی: یکی از دانشجوها فرمودند.

طالب‌زاده: هالیوود کارش همین است، یعنی به شما آینده را نشان می‌دهد. یعنی دائم ترسیم می‌کند که وضع موعود چیست.

مجری: من فکر می‌کنم تنها دغدغه نمی‌تواند کافی باشد. آموزش….

طالب‌زاده: عرض می‌کنم خدمتتان. در این قسمت ما ببینیم خروجی دانشگاه‌های مان چیست. آقا، نقدی هم به دانشگاه‌ها کردند. یعنی چطوری انتخاب می‌شوند که داخل بیایند، مثل وضع کنکور است، مثلا فرد می‌خواسته مهندس شیمی شود، قبول نشده و بعد به صدا و سیما آمده یا دانشگاه هنر آمده. نحوه انتخاب هنرمند و این که شما بخواهید دو، سه سال وقت بگذارید و پیشکسوتان اساسی سینما درس بدهند، ما این را نداریم. شما ببینید بزرگانی که ما در سینما داریم، اصلا خیلی از آن‌ها کلاس نیامدند، وُرک شات نداشتند. هیچ کدام از آن‌ها یعنی اغلب نداشتند. بعضی‌ها برای خارج گذاشتند، آن‌هایی که سینمای جشنواره‌ای ساختند، مثلاً به ایتالیا یا فرانسه رفتند و درس دادند، اما برای خودمان خیر. برای همین نسل بچه‌های انقلابی ما دوره نگذاشتیم.

پس یکی از مهم‌ترین بحث‌هایی که شد و آخر جلسه هم گفتم بود، ما الآن نیاز به نیروی تازه داریم که اولا باید این‌ها چطوری کشف بشوند، امثال این جشنواره عمار برای این است که ما کشف نیرو داشته باشیم و بعد آن‌هایی که از جشنواره‌های دیگر آمدند، سینمایی ساخته اما دوره کامل ندیده. در واقع همین طوری تجربی فیلمی ساخته. این‌ها یک، دو سال باید دوره درست ببینند. یعنی بدانند که اصول درست یک فیلم سینمایی زیبایی‌شناسی، و آن چیزهایی که درست درس داده می‌شود، و ادامه کار باید در کارگاه‌های کار که بزرگان سینما موظف می‌شوند که بیایند و درس بدهند. زیرا این جا دیگر جنگ رسانه‌ای تمام عیار است. لذا همه این مطالب یک بخش مهمش آموزش است. ما این را نداریم. شما یک آمار بگیرید، چند نفر از این خروجی‌هایی که ما در دانشگاه‌های بزرگی که الان هستند، داریم که این‌ها دغدغه انقلاب اسلامی دارند، تولیدی کردند که ما را راضی می‌کند، شما را راضی می‌کند، آقا را راضی کرده باشد، مسؤلین را راضی کرده باشد، خود مسؤلین این جا گیر کردند، یعنی می‌بینند چیزی که دارد خارج می‌شود و صادر می‌شود، آنی که در حد وضع امروز باشد نیست.

نادر طالب زاده

لذا این نشستی که پیش آمد که به نظر من در آن هم خبرگان بودند و هم جوانان بودند و بعد تجربه را پس دادند، یعنی این بچه‌ها دوره‌هایی در همین مجموعه عمار دیدند، مستندهایی ساختند، همه ایران گشته و مطرح شده، رقیب کارهای خارجی است و سر تا پا انقلاب اسلامی است. مثلاً در یکی از این کارها می‌گوید فرار مغزها از ایران برای چیست. در یکی دیگر این وضع هسته‌ای ایران را از یک منظر جدید به چالش کشیده است. شما در هر یک از این آثار شما می‌بینید که آموزش داده شده، نیروهای خبره پیدا شدند، الان دارند یک موجی می‌سازند، یکی از آن‌ها سؤال کرد که ما در مستند کارمان را داریم می‌کنیم، می‌خواهیم وارد کارهای داستانی شویم، پرسیدند ما از لغزش‌ها نگران هستیم و می‌ترسیم. آقا فرمودند زره ضِدگلوله متقیان را بپوشید، این با نیایش و نماز شب و صحیفه سجادیه می‌آید. بعد بحث عبادت پیش آمد، این که یک هنرمند متقی چطور خودش را آماده می‌کند که کارهای بزرگ در همین حوزه سینما انجام دهد. یعنی سؤال‌های خیلی دقیقی انجام می‌شد، من خیلی دوست دارم که این جلسه با سؤال‌ها ان‌شاء‌الله یک روزی پخش شود. چون این آموزنده است. چون در آن جا رهبر مطالبی فرمودند که به نظرم خیلی دقیق است، یک مهندسی فرهنگی رسانه‌ای است که امیدوارم در مراحل بعدی انجام گیرد. اصلاً در مطبوعات دارد بیرون می‌آید و صحبت می‌شود و همین جلسه‌ای هم که شما برگزار کردید، از شما تشکر می‌کنیم.

مجری: این نکته‌ای فرمودید فرض کنیم که آقای عباسی دغدغه وجود داشته باشیم، آن دانش لازم چگونه به دست می‌آید؟ به هر حال ما سال‌های گذشته دانشکده‌ها و مراکز آموزش سینمایی داشتیم و همین جوانان انقلابی را هم تربیت کردیم، چرا باز به آن دستاوردی که می‌خواهیم نمی‌رسیم؟ نکته‌ای که ایشان فرمودند تحول در علوم انسانی، ارتباط با حوزه علمیه….

عباسی: من یک نکته‌ای را عرض کنم. حالا این نکته خیلی ربطی به این جلسه نداشت، من در یک پرانتز عرض می‌کنم که تکمیل بحثی که آقای طالب‌زاده فرمودند می‌باشد.

ببینید از دفترچه کنکور دانشجوی هنر گرفته می‌شود، هنر علم نیست، دانشجوی هنر، سینما، معماری، موسیقی هم مانند دانشجوی حقوق، فلسفه، جامعه شناسی سر کلاس می‌نشیند! ببینید هنر را که شما نباید شبیه علم درس بدهید، علم یک مقوله خشک و رسمی است، دو به علاوه دو مساوی است با چهار، این را درس می‌دهید و منتقل می‌شود.

در هنر قرار است حس منتقل شود. ببینید فرضی که حکمای ما الان در قم دارند می‌گویند تبیین وحی، تبدیل آن به عقل، تبدیل عقل به حس، انتقال حس به غیر. چهار لایه شد دیگر. تبیین عقل همین است که تفسیر کلام قرآن را می‌گوییم. به عقل تبدیل می‌شود، گزاره علمی می‌شود. این جا صریح و خشک حرف علمی می‌زنیم، اما همین گزاره عقلی وقتی به حس تبدیل شد، یعنی هنر، یعنی دراماتیزه شدن آن. وقتی به حس تبدیل شد، این کار هنری آماده شده، انتقال آن به غیر کار رسانه می‌شود.

این فرایندی است که الان حکمای ما در قم معتقدند که باید این روند طی شود. ملاحظه بفرمایید ما آن طوری داریم سازوکار آموزش حس را ارائه می‌کنیم که سازوکار علم را ارائه می‌کنیم. یعنی چطور می‌شود که دانشجوی جامعه‌شناسی، حقوق، فلسفه، مدیریت، علوم سیاسی همین‌طوری سر کلاس می‌نشیند و یک معلمی پای تابلو درس می‌دهد، همین‌طوری به دانشجوی معماری و نقاشی، سینما درس می‌دهد. ضمن این که نود درصد درس‌های دانشکده‌های مختلف ما در حوزه سینمایی مباحث تکنیکی است. آیا صرفاً سینما فقط تکنیک است!

در واقع مبحثی که آن جا از یکی از استادان مطرح شد و تأکید جدی مقام معظم رهبری این بود که این پیگیری شود، مسئله آکادمی در این زمینه‌ها بود. آکادمی‌هایی که شبیه آکادمی‌هایی که کنار دست خود نهادهای سینمایی آن‌ها در هالیوود هست، این جا هم ما یک آکادمی‌هایی داشته باشیم که کنار دست سینماگر خود ما و مجموعه جشنواره‌ای تجربیات را همان طور که آقای طالب‌زاده فرمودند، در قالب وُرک شاپ‌ها و موارد دیگر مطرح کنند.

هنر را هنرمند باید کنار دست خودش به هنرجو آموزش دهد. هنرجو دانشجو نیست. اصلاً کلمه دانشجوی هنر غلط است. دانشجوی هنر شما خودتان ملاحظه بفرمایید، کلمه جمع نقیضین است. باید گفت هنرجو. این هنرجوی ما نه دانشجوی سینما در دانشکده صدا و سیما، دانشگاه هنر و جای دیگر. این فرد هنرجو باید کنار دست یک هنرمندی فوت کوزه‌گری هنر را یاد بگیرد.

اساساً روش ما، خط و مشی آموزشی ما غلط است که آن موضوع آکادمی را یکی از استادها مطرح فرمودند، یکی از سینماگران شاخص که فکر می‌کنم آقای سلحشور بودند، موضوع انتقال تجربیات به جوان‌ها و یکی از جوان‌ها که این موضوع را مطرح کردند و حاصل جمع آن این شد.

نکته مهم‌تر آن مسئله شریف بودن هنر سینما بود. این که سینما اسب چَموش است، مقام معظم رهبری تعریض زدند که چه کسی سوار این اسب چموش است. نکته مهم آن این بود که این هنر شریف یعنی هنر سینما اساساً پدیده‌ای نیست که ما فکر کنیم منفی و فاسد است. و سؤال این بود که اگر قرار است شما جوان‌هایی که مستندساز هستید سمت کارهای داستانی گسترده بروید، یک ویژگی این است که مسئله تقوا، خودسازی، ارتباط با صحیفه سجادیه، نماز شب، تحجد، وجه عَمّاری را دنبال کنید، این در واقع لباس ضدگلوله شما می‌شود تا در سینما لغزشی پیش نیاید، زیرا شما آوانگارد هستید، معلم جامعه هستید و می‌خواهید به جامعه درس دهید.

به نظر می‌رسد این نکته، نکته بسیار مهمی است. این مسئله که مدام مطرح می‌شود که سینمای ما فاسد است، حرفی که مقام معظم رهبری این جا فرمودند این بود که، نه این که قرار باشد بگوییم ما مشکلاتی نداریم، ما در دانشگاه، بهداشت درمان خود نداریم، ما در جاهای دیگر مشکلاتی نداریم که صرفاً بگوییم کلا سینمای ما این مسئله را دارد. این مقوله که سینما به عنوان هنر شریف و سینماگرهای جامعه ما هم تعهداتی دارند.

یک نکته جالب مسئله این بود که ایشان فرمودند به این اختلافات و مسائل حاشیه‌ای توجه نکنید، یک سری دعواهایی که بین طیف‌های مختلف گروه‌های متدین در نهادهای رسمی سینمای کشور و مجموعه‌های مختلف هست. ایشان فرمودند این بازی‌های سیاسی، حاشیه‌ای، حاشیه‌سازی‌ها مناسب نیست، فرمودند وارد این قضایا نشوید و خیلی درگیر نشوید، این‌ها سینما را به تعبیری می‌گفتند که مثلا ممکن است فلج کند، کار را دچار نُقصان کند. به نظر می‌رسد جمیع محورهایی که ایشان در این هشت محور فرمودند، می‌تواند خیلی در چشم‌انداز آینده سینما، ارتباط سینما با رسانه، ارتباط سینما با ادبیات، ارتباط سینما با سیاست، داخل خانواده سینما زدودن اختلافات، مسئله این که سینما مدام این مسئله که گفته شود، سینما فاسد است، خیر. یک مقداری این هنر شریف و این جامعه اگر هم قرار است گروه جدیدی بیایند و تعطیل کنند، لازمه‌اش مسئله تقواست، مسئله علوم انسان، مشارکت حوزه علمیه است.

هفت

جا دارد من این نکته‌ای را که شما ابتدای برنامه خواندید از این که حاج آقا تقوی تصمیم گرفتند که ائمه جمعه را جمع کنند و فیلم رسوایی را ببینند، جداگانه از حاج آقای تقوی و مجموع  ائمه جمعه و جماعت در کشور تشکر کنم که یک همچین حرکتی را دارند صورت می‌دهند. آقای طالبی در جلسه از مقام معظم رهبری خواستند که درباره ائمه جمعه اگر ممکن است همین طوری که یک جاهایی به سینما نقدی دارند، از تریبون رسمی نماز جمعه اعلام می‌شود، فیلم‌های خوب را هم تبلیغ کنند که بخش عمده‌ای جامعه متدینین ما به سینما بروند.

من فکر می‌کنم آن نکته‌ای را که آقای طالبی در یک جلسه خدمت مقام معظم رهبری سر این قضایا مطرح کردند، به نظرم می‌رسد پیشگام آن حاج آقا تقوی بودند که توانستند این کار را انجام دهند و اولین حرکت را صورت دهند. همان‌طور که می‌دانید ایشان در اولین نشستی که در خود سینمای ارشاد برگزار شد و فیلم رسوایی را مسئولین و مجموعه‌های مختلف دیدند و شبهاتی مرتفع شد، نگاه خود حاج آقا تقوی به این تعامل، نگاه مثبتی بود. لذا من فکر می‌کنم برای این که سینما از این جو نامناسب روانی که پیرامون آن ایجاد شده و متأسفانه ما امسال ضربه شدیدی در حوزه اکران خوردیم و مشکلاتی پیش آمد، این تعامل موجب شود که این موارد زدوده شود و سینماگر ما در یک فضای آرام‌تری به کار خود بپردازد.

مجری: من می‌خواستم نکته‌ای را عرض کنم. ببینید ایشان فرمودند هم نگاهی بلند مدت وجود داشته باشد، برنامه‌سازی دقیق و امید به آینده وجود داشته باشد. فرض کنیم تحول مراکز آموزشی و دانشگاهی هم ایجاد شود که نیروهای انقلابی بتوانند با دغدغه و انگیزه این گام را بردارند. نکته‌ای که فرمودند تأثیرگذاری حداکثری است. ایشان در عرصه هنر خیلی تأکید دارند. این تأثیرگذاری حداکثری با چه شرایطی به وجود می‌آید. اگر یک فیلمی ساخته شود، فیلم در سینما نمایش داده شود و فروش نکند، تماشاگر ارتباط برقرار نکند، آیا این با این گام می‌تواند آن اهداف را پیاده کند؟

طالب‌زاده: آسیب‌شناسی همین جاست دیگر. همین که عرض کردم، حالا نمی‌خواهم دوباره تکرار کنم اما باید دید که ما کجا داریم اشتباه می‌کنیم که نیروهای معمولی نباید فیلم‌سازی کنند، یعنی یک نخبه باید فیلم بسازد. همه هم نخبه نیستند. خود همین کشف این آدم و حمایت از او برای دوره گذشته هستند، به آن نکته‌ای که شما می‌فرمایید می‌رسند. لذا من معتقدم زمینه کار مهم‌ترین چیز است. انتخاب صحیح یک انسان هنرمندی که انقلاب اسلامی را می‌فهمد، فرزند زمان اوست، افق دارد، آدم بصیری است، انتها را می‌بیند که کجا می‌خواهیم برویم، شما هر چقدر روی این کار بکنید و برای او موقعیت درست کنید، آموزش دهید، الان این جاهایی که آمدند خارج از دانشگاه‌های صدا و سیما و هنر است و دارند درس می‌دهند و آموزش می‌دهند. یعنی جاهای دیگر به فکر افتادند، اصلا همین حرکت عمار همین است که جاهای دیگر به فکر افتادند. از آن جاها قطع امید کردند که چیز دیگری متحول پیش بیاید، الان شما نگاه کنید در همین نظام آموزشی باید چه کسانی باشند که درس می‌دهند، آمار بگیرید.

مجری: یعنی شما معتقدید عمار با این گامی که برداشت، تماشاچی حداکثری جذب خواهد شد.

طالب‌زاده: به نظر من این یک حرکتی است که هم همین رسانه ملی به آن توجه درست و حسابی کرد و دوم این که مقام معظم رهبری متوجه این تأکید روی گفتمان انقلاب اسلامی کرده است. ما مثل این که سی سال و بلافاصله همان زمان جنگ هم و بعد از جنگ همه گفتمان داشتیم اما گفتمان انقلاب اسلامی دم دست‌ترین چیز بود که اصلاً بدان توجه نکردیم. در همین میزگردهایی که در سی‌سال اخیر پیش آمده، همین اخیر آن هم در همین ققنوس بود، یعنی مثلاً گفتمان انقلاب اسلامی در سینما منظور است. این یک چیزی است که باید دامنه آن به هنر کشیده شود تا دیده شود، یک بخشی از آن باید بین‌المللی شدن است.

الان ما در عرصه دیگری باید حرکت کنیم. وقتی آن‌ها آرگو می‌سازند، آرگو چه قصه‌ای است! شش نفر از در پشت سفارت فرار کردند، اتفاقا اگر آن‌ها به وزارت خارجه می‌رفتند به آن‌ها پاسپورت می‌دادند و به آمریکا می‌رفتند اصلا لازم نبود آن‌ها زحمت بکشند، همان موقع هم وزارت خارجه دنبال این بود که این‌ها را چطوری از آن جا بیرون بیاورد، یک همچین بحثی هم بود دیگر. این شش نفر لازم نبود خانه سفیر کانادا بروند، به یک ارگان دولتی می‌رفتند، داخل سفارت شلوغ بود، چه چیز حماسه‌ای بود.

توجه ما باید باشد که الان یک وضع جدیدی یعنی ترس از ایران و ترس از اسلام یک چیز جدی است. این‌ها از عرصه نظامی ناامید هستند و کاری نمی‌توانند کنند، یا در حوزه رسانه است یا در اقتصاد است. برای این بحث رسانه باید فکر اساسی در تربیت و آموزش نیرو و کادرسازی کرد. این را من دارم به شما جدی می‌گویم. واقعا باید این جا جهد کرد. اگر تا به حال کسانی که از این معنای تصمیم‌گیری اساسی غافل بودند باید بدانند همان کسانی که در همان اتاق خدمت آقا نشستند، ده نفر از آدم‌هایی که صاحب فکر و پیشکسوت هستند، شما جمع کنید. اتفاقا الان قرار است که تبیین صحبت‌های مقام معظم رهبری اتفاق بیفتد، یعنی جمع بشوم و صحبت کنیم که باید چه کرد، آن بحث مکتبی کردن سینما حالا به اسم آکادمی. این‌ها باید الان اتفاق بیفتد. این دوره جدید، این زمان جدید، این چالش‌های جدید سه فیلم امسال در اسکار، آرگو، بعد از نیمه شب و لینکون، اتفاقا برای من جالب است که من یکی، دو ماه است که می‌گویم لینکون یک مسئله است، کسی توجه نمی‌کند، بعد از زبان ایشان شنیدم خیلی است. یعنی یکی از کارهایی که اسپیل‌برگ انجام می‌دهد، بعد از این دروغ‌های بزرگی که گفتند و وارد جنگ‌های نامشروع شدند نگران شکاف در آمریکا هستند. این‌ها دارند آینده‌نگری می‌کنند و توجه مقام معظم رهبری به فیلم لینکون برای من خیلی جالب است که ایشان…..

عباسی: و تشریح جنگ داخلی.

طالب‌زاده: آمریکایی‌ها صد و شصت، هفتاد سال پیش یک بار به جان هم افتادند و دو، سه میلیون از همدیگر کشتند، جغرافیایی آن را ایشان اشاره کردند، ریچموند و واشنگتن. فاصله زیادی هم بین هم دارند. ریچموند پایتخت است و واشنگتن هم پایتخت است. این‌ها چند سال پیش با هم جنگ اساسی داشتند و الان نگران هستند. البته اشاره ایشان به آن بعد جنگ شمال و جنوب برای مسائل اقتصادی بود و نه این که لینکون یک آدم آزادی دوستی باشد.

عباسی: برای القای برده‌داری.

طالب‌زاده: بله. بلکه یک رئیس جمهور ضعیفی بود.

عباسی: حالا جمله ایشان این بود که از داخل آن بَتمَن درآوردند.

طالب‌زاده: بله. این‌ها چیزهایی است که باید در رسانه پخش شود. من در نخبگان هم کسی را ندیدم که در رابطه با لینکون حرف بزند. متوجه باشند که این‌ها یک موضوعی که روی آن کار می‌کنند، رئیس جمهور برای صد و هشتاد سال پیش است. به هر صورت در این جمع ما هم آینده را می‌بینیم، زیرا بچه‌هایی که آن جا هستند، زیرا من بعضی از کارهایی که آن‌ها ساختند را می‌شناسم، مستنداتی که این‌ها ساختند و شما آن‌ها را در این سی و چند سال بیاورید، یک مستند هفتاد دقیقه‌ای که موضوع آن انقلاب اسلامی باشد، این قدر در ایران دیده باشند، یعنی به میدان بیاوریم. آن‌ها بیاورند و این‌ها هم بیاورند. آن بچه‌ها دارند سؤال می‌کنند که می‌خواهیم وارد عرصه داستان شویم. پس ما در این جمع یک گروهی از پیشکسوتان را داشتیم، یک گروهی از آینده‌ها را داشتیم، جوان‌هایی که واقعا متوجه همه این‌ها بودند، یعنی یک محفل خاصی برای تغییر زمان و استراتژی رسانه بود. این جدی است. چه بخواهند و چه نخواهند به آن جایی رسیدیم که باید نقشه رسانه‌ای را دوباره بچینیم و باید به چه کسانی رجوع کنیم. آقا به نظر من چراغ سبز این حرکت را دادند که این موضوع را می‌خواهند.

حالا من خواهش می‌کنم که متن صحبت‌های آقا و متن کسانی که صحبت کردند، آن چند نفری که صحبت کردند، و سؤال‌هایی که شد، خیلی برای فضای فرهنگی و منتقل کردن یک فضای رسانه‌ای از یک مرحله به مرحله بعدی آموزنده است. که هر کسی تا این جا آمده خب عالی است، این‌ها زحمت‌هایی است که دارند می‌کشند، آدم باید تقدیر کند. الان نیاز به نیروی جوان، فکر جدید، و نقشه جدید رسانه‌ای که ایشان با تأکید فرمودند که ما در موضوع چشم‌انداز بیست‌ساله در بعد رسانه غفلت کردیم. این‌ها باید در این خبرها بیاید.

عباسی: من یک نکته‌ای را اشاره کنم در ادامه صحبتی که آقای طالب‌زاده فرمودند. یک طلبه‌ای که فیلم مستندی ساخته بود. ایشان اشاره کردند که من دارم روی مسجد و روی مضمون معماری کار می‌کنم. ما خودمان یک تیمی از دانشجویان‌مان گذاشته بودیم که روی معماری تهران کار می‌کنند و وضعیت وحشتناکی که معماری تهران پیدا کرده را در یکی از خبرگزاری و نتایج تحلیلی مشخص شده. جمله مقام معظم رهبری این بود که معماری تهران در پنجاه سال گذشته به شکل نامناسب و وحشی رشد کرده.

همان‌طور که می‌دانید معماری در صورت مردم پنجه می‌زند. خیلی از ناراحتی‌های روحی و روانی مردم در سطح شهر و جامعه وقتی می‌گردند، این معماری نامناسب و نامیمون و ناهمگونی است، لذا جزء نسبت بین سینما و این که یک طلبه یک فیلم مستندی ساخته، حالا می‌گوید در مورد بعدی، در مضمون و محتوا می‌خواهم به معماری بپردازم، مسجد و جایگاه آن در معماری و معماری کلیت شهر. یعنی ایشان از یک افق وسیع‌تری اصلا کلیت معماری شهر را به چالش می‌کشند که ما در این جا هم دچار مشکلاتی هستیم. لذا نقش سینما هم باز در این حوزه مطرح می‌شود.

من یک اشاره‌ای کنم باز آن جایی که شما از آقای طالب‌زاده پرسیدید که مردم چطوری این فیلم‌ها را ببینند، و آیا هنوز باید سینماگرهای ما در این تراز باشند؟ آقای طالب‌زاده فرمودند که نخبگان باید فیلم بسازند. من چندی قبل یک تحقیقی را دادم، یکی از دانشجویان انجام داد، در رابطه با سینمای چهار، پنج سال گذشته. حیرت‌انگیز است که در چهار، پنج سال گذشته از هر صد فیلمی که هالیوود ساخته، یکی فیلم شاخص بوده. یعنی اگر الان من به آقای گبرلو بگویم شما الان از بینندگان برنامه بخواهید، سینماگرهایی که الان دارند برنامه را می‌بینند، هم منتقدین و هم سینماگران حرفه‌ای هر کس ده فیلم برتر ۲۰۱۲ هالیوود را نام ببرد، ده فیلم برتر ۲۰۱۱ نام ببرند، نه سینماگرها و نه منتقدین ما نمی‌توانند نام ببرند. زیرا اگر صد فیلم در هالیوود ساخته می‌شود، یکی فیلم شاخص است.

یعنی اگر شما در یک سال سه، چهار فیلم را در نظر می‌گیرید، آن سال هالیوود سیصد، چهارصد فیلم ساخته، چهار فیلم او تراز است. در واقع اگر سینمای ما حدود صد، دویست فیلم می‌سازد، یکی از آن‌ها فیلم تراز باشد، استاندارد مجموعه‌ای مثل هالیوود را رعایت کردیم، البته ما نمی‌خواهیم دنبال راه هالیوود باشیم. می‌خواهم این طوری بگویم که ما مدام نگوییم چرا همه فیلم‌ها خوب نیست. زیرا واقعاً همه سینماگرهای ما یک اندازه نیستند، وجوه و امکانات آن‌ها یک دست نیست. تجهیزات و توانی که در اختیار آن‌ها مناسب نیست. لذا این طوری در نظر بگیریم که اگر واقعاً چند ده هزار جلد کتاب در ایران چاپ می‌شود، همه آن‌ها مثل حافظ و اسفار ملاصدرا و شفای ابن سینا هستند! خیر. ما یک کتاب در تاریخ داریم که شاهنامه فردوسی شده، یکی مثنوی معنوی شده و…. . آمریکایی‌ها هم در دویست، سیصد، پانصد فیلمی که در سال می‌سازند، چهار فیلم آن فیلم شاخص است که ما در ایران می‌بینیم و سر و صدا می‌کند. لذا من خواهش می‌کنم این فشار روانی را از روی دوش سینما برداریم که تراز هر فیلم سینمایی ما باید یک فیلم شاخص غربی باشد. لذا خیلی از خود آن فیلم‌های آمریکایی هم مخاطب ندارد.

در واقع بهتر است این طوری بگوییم که ما آن فیلم شاخص آمریکایی را این جا می‌آوریم و می‌بینیم، بعد انتظار داریم که سینماگر ما با حداقل امکانات در حد او عمل کند. این گلایه وارد است و به نظر می‌رسد که باید بدان توجه کرد. باز هم تکرار می‌کنم من این جمله را در برنامه ققنوس که ایشان فرمودند اشاره کردم. آمریکایی‌ها یک فیلم انیمیشن به نام مربی اژدها ساختند، تلویزیون خودمان سه، چهار بار آن را پخش کرده است. صد و شصت و هفت میلیون دلار یعنی با پول امروز سیصد تا چهار صد میلیارد تومان هزینه ساخت این فیلم بوده. اندازه کل بودجه تلویزیون در سریال‌سازی و سینمایی، حوزه هنری سازمان تبلیغات، شهرداری، سازمان سینمایی بوده. یعنی ببینید یک فیلم سینمایی انیمیشن آن‌ها یا یک فیلم سینمایی آن‌ها حدود صد و پنجاه تا دویست میلیون دلار یعنی سیصد، چهارصد میلیون تومان ما هزینه دارد. ما انتظار داریم با یک، دو، سه میلیارد تومان سینماگر ما….. . این است که به نظرم می‌رسد انتظارات را مشخص کنیم.

مجری: نکات خیلی خوبی را فرمودید که خیلی بحث گسترده‌ای را می‌طلبد.

عباسی: بله. لذا می‌خواهم بگویم آن نکته‌ای که شما فرمودید که حالا باید دیدگاه‌های مقام معظم رهبری آن مخاطب چطوری بیاید، می‌خواهم به شما بگویم ایشان یک بار دیگر به سینماگرها فرمودند چه چیزی به شما دادند که از شما انتظار دارند. البته آن جا منظور ایشان مسائل مادی و تجهیزات نبود، محتواها بود. که این دفعه در قالب مسئله تحول در علوم انسانی و مضامین بود، اما هشدار دادند مراقب باشید، اگر حرف‌های شما خیلی درشت باشد و نتوانید آن را در قالب فُرم مناسب بزنید، خیلی‌ها در تاریخ شعر گفتند و شعرهای آن‌ها در تاریخ مثل حافظ ماندگار نشده. ایشان فرمودند هنر راز ماندگاری است.

خیلی سال پیش ایشان یک جمله فرموده بود؛ آن چه در قالب هنر نگنجد، ماندنی نیست. ماندنی شدن هر پدیده در قالب هنر، حالا این جا صحبت سینما می‌کنیم، فرم است. لذا مضمون و محتوا با فرم را ایشان فرمودند با هم مناسب ببینید، اثر شما فاخر و شاخص می‌شود. منتها مراتب ناظر بر این که حوزه علمیه و دانشگاه به سینماگر ما کمک کند، و جای او ننشیند.

از این سو هم ما مراقب باشیم که سینما را صرفاً سرگرمی نبینیم و از این طرف هم رسانه نسبت خودش را روشن کند و از آن طرف ادبیات روشن کند، یک دامنه و پکیجی از چارچوب‌ها و حوزه‌های مختلف در این قضیه توسط ایشان مطرح شد و جمله آخر ایشان هم این بود که این میدان جهاد است. دو بار تأکید فرمودند که این میدان، میدان جهاد است. لذا من به مجموعه دوستان عمار و مجموعه سینماگرهای خودمان و به مجموعه اصحاب رسانه تبریک می‌گویم که به تعبیر مقام معظم رهبری امروز در یک میدان جهاد حضور دارند و شأن این میدان جهاد را به نظر می‌رسد یک جور دیگر همه باید ملاحظه کنند.

مجری: متشکرم. آقای عباسی چون وقت ما در این بخش به اتمام رسیده، اگر صحبت پایانی داشته باشید، آقای طالب‌زاده کوتاه و مختصر بفرمایید. خوشحال می‌شوم. تا یک فرصت مناسب بنشینیم و مفصل درباره وضعیت سینما صحبت کنیم.

طالب‌زاده: خیلی ممنون از این که برگزار شد. من یاد این مسئله افتادم که ما هنوز در مورد معماری در صدا و سیما بحث جدی درباره معماری نداشتیم که وضع معماری ما آشفته است. این در جواب، سؤال یکی از بچه‌ها که گفت ما داریم در موضوع مستندی می‌سازیم، فرمودند وضع معماری ما در این چهل، پنجاه سال گذشته یک معماری وحشی است، یعنی نکاتی که رسانه موظف است، چه تصویری، چه مکتوب به نمایش بگذارد. ما اصلا به مسائل اساسی رسیدگی نکردیم که مردم با آن درگیر هستند و فضای آرامش نیست، این که ایشان باید به این موضوع اشاره کنند، به نظر من باید نشان داده شود و پخش شود، برای من خیلی جالب بود. من در این سی سال گذشته برنامه اساسی از رسانه درباره معماری در ایران و معماری بعد از انقلاب اسلامی و تبیین معماری اسلامی اصلا یک برنامه هم ندیدم، اصلا هیچ بحث نشده.

عباسی: چرا من چند بار در شبکه چهار دیدم.

طالب‌زاده: شده اما در حد محدودی بوده. مدیران دانشگاه‌ها بنشینند و بحث کنند و این که کمبود را صحبت کنند، این که کلمه وحشی را استفاده کردند، خیلی حرف است.

عباسی: خیلی پیام دارد.

طالب‌زاده: این کلمه وحشی بار سنگینی دارد.

عباسی: ما و مسؤلین باید پاسخگو باشیم.

طالب‌زاده: بله. این که در عمار الان پیش آمده. این که از بچه‌های عمار یک کسی بیاید و مجموعه ده قسمتی درباره مشکل و معضل معماری کار کند، لذا ایشان بلافاصله عکس‌العمل نشان داد که وضع این معماری درست نیست، هیچ اساس ندارد.

مجری: متشکرم جناب آقای طالب‌زاده و از شما هم متشکریم آقای عباسی.

عباسی: من فقط در یک جمله عرض کنم. ترکیب آن جلسه ترکیبی بود از استادان دانشگاه و عناصر فکری، سینماگران پیشکسوت، بزرگانی که حضور داشتند، تعدادی از آن‌ها صحبت کردند، تعدادی از آن‌ها صحبت نکردند، خانواده شهدا، خانواده رجب‌بیگی، نویسنده همان کتاب معروف «می‌رویم تا خط امام بماند»، مادر دو شهید بود که آن‌ها هم درگیر عمار بودند، کسانی که از شهرستان‌ها آمده بودند که وظیفه آن‌ها پخش این فیلم‌ها بود، یک امام جمعه شهر کوچکی که ایشان فیلم‌های مستند را گرفته بود و خودش مردم را جمع کرده بود، و افرادی که در آن جشنواره جوایزی برده بود.

لذا به نظرم می‌رسد ترکیب یک ترکیب مردمی بود و پیشتاز سینمای ایران بود، که سینمای ایران واقعا یک سینمایی است که تلاش می‌کند مردمی باشد، اما چهره‌ای از مردمی بودن سینمای ما را که همه در آن دخیل هستند از سینماگر پیشتاز و حرفه‌ای تا عناصر فکری تا عموم مردم تا خانواده شهدا، به نظرم می‌رسد این ترکیب چهره‌ای از آن نسبتی است که سینمای ما می‌خواسته در ارتباط با مردم و به صورت مردمی داشته باشد و یک جلوه‌ای از آن بروز کرد، امیدوارم این شیوع پیدا کند، این ارتباط بین جامعه سینما، نظام مسؤلین و مجموعه مردم بیش‌تر به وجود بیاید و سینمای ما از این وضع که پیدا کرده، نجات پیدا کند.

مجری: این آرزوی همه ماست.

طالب‌زاده: یک نکته‌ای من عرض کنم. مجموع فیلم‌هایی که در عمار است، خیلی‌ها برای پخش آن‌ها درخواست می‌کنند و مجموعه را می‌پسندند می‌توانند به amarfilm.ir تا مجموعه را بتوانند در مجموعه خودشان یا در دانشگاه‌ها یا هر جایی هستند استفاده کنند.

مجری: متشکرم جناب آقای طالب‌زاده عزیز و آقای عباسی. انشاء الله در برنامه بعدی هم باز هم با هم بنشینیم و گفت‌وگو کنیم، برایتان آرزوی موفقیت و سربلندی دارم.

منبع: سینما انقلاب