تیتر یک - جایی برای پرواز اندیشه‌های خوب

تیتر یک - جایی برای پرواز اندیشه‌های خوب

تیتر یک - جایی برای پرواز اندیشه‌های خوب

بررسی اندیشه‌ استاد حسن عباسی

آخرین نظرات

گفتگوی دکتر حسن عباسی با همشهری پایداری

شنبه, ۱۶ آذر ۱۳۹۲، ۰۲:۲۴ ق.ظ

گفتگوی دکتر حسن عباسی با همشهری پایداری

آذرماه 1392 - همشهری پایداری/شماره 117


http://www.598.ir/files/fa/news/1391/11/28/28348_177.jpg

تیتر یک - یکی از موارد مطروحه در مباحث استراتژیک و مکاتب امنیتی، بحث «دکترین صدف» است. این موضوع طی سالیان اخیر توسط دکتر حسن عباسی استاد مباحث استراتژیک، ذیل مکتب چهارم امنیتی در محافل علمی و دانشگاهی کشور مطرح شده است. از نگاه ایشان، این موضوع یکی از ویژگی‌های مردم کشورمان نشأت می‌گیرد که درتمامی برهه‌های سخت، نظیر جنگ و تحریم و غیره، قادر به تبدیل تهدیدها به فرصت هستند.

با توجه به پیشرفت‌های صورت‌گرفته در زمینه‌ی صنایع صلح‌آمیز فضایی و قرارگرفتن کشورمان در زمره‌ی معدود کشورهای دارنده‌ی این تکنولوژی، به سراغ این استاد دانشگاه رفتیم تا ضمن تبیین این نظریه و بررسی وضعیت کشور در این زمینه در سطح بین‌المللی، با نقش ممتاز شهید حسن تهرانی‌مقدّم به‌عنوان سرخیل پایه‌گذاران و آغازکنندگان این حرکت عظیم در کشور آشنا شویم.

 

به‌عنوان اولین سوال بفرمایید با توجه به حضورتان در سال‌های جبهه و جنگ، آیا شناختی از شهید تهرانی‌مقدم و فعالیت‌های ایشان در آن زمان داشتید؟

من شهید حسن تهرانی‌مقدم را بعد از جنگ و در دوره فعالیت‌های ستادی بین سال‌های ۱۳۷۰ تا ۱۳۷۵  شناختم. طی آن سال‌ها در تیم‌های بازرسی ستادکل نیروهای مسلح همراه شهید صیاد شیرازی برای بازرسی‌های عمومی اعزام می‌شدم.

من در کمیته‌ی عملیات بودم و حاج حسن در بخش موشکی تیم‌های بازرسی بود. ما دونفر، چون سن‌مان از بقیه کمتر بود به‌عنوان جوان‌ترین افراد آن تیم ۹۰ نفره‌ی بازرسی دوره‌ای از مجموعه‌ی نیروهای مسلح محسوب می‌شدیم. حسن روحیه‌ی خیلی شادی داشت و هرکجا توپ پلاستیکی پیدا می‌کرد، شروع به بازی می‌کرد. در طول این پنج سال بارها در ماموریت‌ها با هم همسفر و هم‌اتاق بودیم و روحیه‌ی ایشان بسیار شاد، زنده دل، معنوی و ممتاز بود.

 

نقش توان موشکیِ تقابلی در برابر موشک‌باران رژیم بعثی در دفاع مقدس را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

در دوران دفاع مقدس مهم‌ترین مشکل ما این بود که ساختار نیروهای مسلح کلاسیک‌‌مان در انقلاب صدمه دیده بود و چون این ساختار تجهیزات‌محور بود نه ساختار‌محور و نه نیروی انسانی‌محور یا تدبیرمحور، استراتژی‌محور یا تاکتیک‌محور، لذا صدمات زیادی خورده بودیم.

اصل این‌گونه است که اول اهداف، استراتژی‌ها و تاکتیک‌ها را مشخص کنید و بعد برای آن تکنیک و تجهیزات طراحی کنید. اما اگر آمدند برای شما یک ساختار تکنولوژیک ایجاد کردند، تکنولوژی به شما  تاکتیک، خط و جهت می‌دهد. وقتی در کارهای مستشاری، یک کشور مستکبر پایش را بیرون می‌کشد و تجهیزات یدکی توپ‌ها، تانک‌ها و هواپیماها را نمی‌دهد آن سیستم فلج می‌شود؛ منظور من از صدمه‌دیدن قائم به این وجه است. وجود نیروهای جوان و انقلابی مانند صیاد شیرازی و بابایی در آن‌زمان غنیمت بود ولی تامین تجهیزات خیلی مشکل بود،لذا جنگ ما تجهیزات‌محور نبود؛ جنگی بود که تدبیر به جای تجهیز مطرح بود.

ذیل این مساله تمام تلاش ما این بود که خلاء تکنولوژی را با تدابیر پرکنیم، که یکی از نمونه‌های این تدابیر در فعالیت‌های تاکتیکی در طرح‌ریزی عملیاتی این بود که جمهوری اسلامی عملیات‌های اصلی‌اش را در شب انجام می‌داد، لذا همیشه می‌شنوید که «شب عملیات»، درصورتی که در آئین‌نامه‌های تاکتیکی «ترودک» مرکز طراحی دکترین‌ها در ارتش ایالات متحده، تک شبانه، تک عملیات ویژه است.

درصورتی که ما مجبور بودیم برای جبران کمبود تجهیزات از فضای تاریک شب استفاده کنیم. من رسته‌ام عملیات ویژه بود و در تیپ هوابرد سپاه درگیر عملیات ویژه در مناطق باتلاقی و در عمق خاک عراق در جنگ‌های چریکی بودم و نوع جنگیدن ما اساساً نیروی انسانی‌محور بود، اما نیروهای هوایی، دریایی و واحدهای زرهی و توپخانه و موشکی و جنگ الکترونیک،تجهیزات محورند و خیلی تحت فشار بودند.

علت نبود توان موشکی در ارتش رژیم پهلوی با وجود توسعه کمی و کیفی ظاهری ارتش چه بود؟

ما قبل از انقلاب تانک داشتیم، تانک ام۶۴ یا چیفتن که به معنی سالار است. توپ‌های مختلفی داشتیم، در هوانیروز هلی‌کوپتر‌هایی از قبیل بل ۲۱۲، ۲۱۴، ۲۰۵، کبری و جت رنجر یا همان ۲۰۶ و هلی‌کوپتر دوملخی شینوک را داشتیم. در نیروی دریایی هلی‌کوپترهای اس اچ ۳ دی، آر اچ ۵۳ دی و ۲۱۲ دریایی و انواع  ناوها را داشتیم که شاخص ناوهای موشک‌انداز ما کلاس ناوهای «کامبتانت» (رزمنده) بود و «پیکان» و «جوشن» در آنها شاخص بودند که روز ۷آذر که روز نیروی دریایی است،

ناوچه‌ی پیکان توانسته بود با موشک‌های کروز دریای هارپون، خودش ضربه‌ی شدیدی به نیروی دریایی عراق وارد کند. اما همه‌ی این تجهیزات مربوط به کشورهای بیگانه بود. در نیروی هوایی، ستون فقرات جنگ ما روی دوش سه هواپیمای «اف ۵» به‌عنوان هواپیمای سوپرسونیک، هواپیمای «اف ۴» فانتوم و هواپیمای تام‌کت «اف ۱۴» بود.

البته در شناسایی دریایی هواپیمای «پیتریف» را هم داشتیم اما تا اواسط جنگ تجهیزات یدکی این‌ها به اتمام رسیده بود و نیروی هوایی ما فشار زیادی را تحمل کرد. پس ما در نیروی زمینی در تانک و توپ، در نیروی دریایی در ناو و ناوچه و هاور کرافت و غیره و در نیروی هوایی در هواپیماها، موشک‌های «هاوک» که موشک دفاع هوایی یا «اسکای گارد» است،یا موشک «ریپیر» وابسته به تکنولوژی غرب بودیم. اما قبل از انقلاب موشک بالستیک نداشتیم. اساساً در دکترین نظامی‌ای که برای ایرانِ قبل از اتقلاب طراحی کرده بودند،کشور ما جزو کشورهای حلقه‌ی مهارکننده شوروی بود.

پیمانی در غرب شوروی در کلّ اروپا بود به نام «ناتو»، پیمانی در شرق بود به نام «سیتو» و پیمانی بود به‌نام «سنتو» که «ناتو» را به «سیتو» وصل می‌کرد و شامل ایران، ترکیه و پاکستان بود. بخشی از تجهیزاتی که به ما می‌دادند برای آن بود که ژاندارم منطقه باشیم و بخشی برای این‌که زنجیره‌ی تسلیحاتی آمریکا و غرب را علیه شوروی کامل کنیم و در واقع این‌که چرا به ما موشک بالستیک ندادند به این دلیل بود که در ساختار تهاجمی و دفاعی آن روزگار برای ما مناسب ندیده بودند که ما موشک بالتسیک داشته باشیم.

ما بعد از انقلاب یک خلاء موشکی داشتیم، موشک‌های فراگ۷ که به دزفول اصابت می‌کرد و موشک‌های اسکاد- بی که به تهران می خورد؛ جدا از هواپیماهای آنها که بمباران می‌کردند سعی می‌کردند که ضربه روانی شدیدی را ایجاد کنند.

 

مهم‌ترین مولفه ها و دستاوردهای عملکرد تیم موشکی ج.ا.ا  برای جبران این نقیصه ها راچه می دانید؟

تلاشی که برای دستیابی به موشک بالستیک از طریق کشورهایی مثل کره شمالی، لیبی، سوریه، چین و روسیه انجام شد به بار نشست و اولین موشک‌های ما سال ۱۳۶۳ حوالی عملیات بدر به بانک «رافدین» اصابت کرد و ضربه روانی شدیدی ایجاد کرد.

در ادامه چارچوبی ایجاد شد و مجاهدتی توسط شهید تهرانی‌مقدم و تیم همراهش برای مهندسی معکوس در وزارت سپاه سابق و جهاد خودکفایی، آرام آرام رقم خورد و ایران امروز اقتدار موشکی عظیمی دارد. توجه داشته باشید که تلاش‌هایی برای تولید و بازسازی هواپیما در کشورمان صورت گرفته اما هنوز راه زیادی در پیش داریم.

در نیروی دریایی ناو «جماران» ساخته شد و کلاس ناوهای «تندر» که در سپاه استفاده می‌شود طراحی‌اش کاملاً بومی است، اما در زمینه‌ی تانک و هلی‌کوپتر و برخی موارد دیگر ما مقداری وابستگی داریم. موشک، اولین سیستم دفاعی مقتدرانه‌ی ماست که از صفر تا صد آن‌را  سیستم فنی و جهاد خودکفاییِ ما به‌نتیجه رساند و مجاهدت حسن تهرانی‌مقدم و همراهانش موجب شد در این حوزه به استقلال برسیم.

موشک صرفا کارکرد نظامی درحوزه بالستیک ندارد؛ بلکه موشک بالستیک امروز اساسی‌ترین کارکردش این است که از طریق موتور آن می‌توانید ماهواره به فضا بفرستید و لذا اگر کشوری در حوزه موشک‌های بالستیک به اوج رسید، در واقع در راه فضایی‌شدن گام اساسی را برداشته است؛ یعنی زیر ساخت فضایی‌شدن مقوله‌ای است به نام سیستم موشکی که الحمدللله امروز خودش را نشان داده است.


آیا «دکترین صدف» که حضرتعالی طی این سال‌های اخیر از آن نام برده‌اید، در زمینه‌ی توسعه وبومی‌سازی ساخت و پرتاب موشک ج. ا.ا. قابل تعمیم است؟

در مکاتب چهارگانه امنیتی توازن بین آسیب و تهدید را رقم می‌زنند. در کشوری مثل روسیه اصالت را به آسیب می‌دهند، آنرا می‌پوشانند و تهدید را خنثی می‌کنند؛ الگوی‌شان موجودی به نام لاک‌پشت است که هر وقت با تهدید مواجه می‌شود آسیب‌اش را می‌پوشاند و هر وقت با تهدیدی مواجه می‌شود سرش را در لاک می‌کند و تهدید را خنثی می‌کند.

الگوی دوم مربوط به قوم یهود است که به‌دلیل اینکه در سه‌هزار سال گذشته همیشه در اقلیت بوده است، مکتب امنیتی‌اش تهدیدمحور است، یعنی نمی‌تواند آسیب را بپوشاند و لذا تلاش می‌کند تهدید را نابود کند. مکتب سوم که مربوط به آمریکایی‌هاست که در هفتادسال گذشته تئوریزه شده، مکتب تبدیل تهدیدهای اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و نظامی به فرصت و اصالت فرصت است، آمریکایی‌ها تهدید را تبیین و تبدیل به فرصت می‌کنند.

مکتب چهارم امنیتی که مختص جهان اسلام و ایران است اصالت موقعیت است. به این معنا که شبیه صدف که وقتی تهدید شد چون نمی‌تواند بیرونش کند، سنگی که وارد شده را تبدیل به مروارید می‌کند. در میان مکاتب امنیتی مکتب تبدیل تهدید به یک موقعیت گران‌بها مورد نظر ماست.

در زمان هخامنشایان وقتی اسکندر به ایران حمله می کند با لباس ایرانی از اینجا خارج می‌شود، یا وقتی اسلام به ایران آورده می‌شود ایران اسلام را می‌گیرد و آن‌را گوهر خودش قرار می‌دهد و آن‌را ارتقاء می‌دهد و وقتی که مغول‌ها به ایران حمله می‌کنند، مسلمان از ایران می‌روند. کارکرد اصلی این مکتب در دفاع مقدس بوده است، ما در دفاع مقدس اسلامی به تهدید صدام، تفکر اسلام ناب را ترشح کردیم و تفکر بسیجی را شکل دادیم که امروز هسته‌ی مرکزی تفکر انقلاب اسلامی است.

حرکتی که حسن تهرانی مقدم انجام داد تهدیدِ نداشتن موشک و کمبود تجهریزات و وابستگی و فشار جنگ در زمان دفاع مقدس و سپس تحریم‌ها را مبنا قرار داد و این تهدیدها را در درون وجود خودش و در فرماندهی صنایع موشکی -که مدتی در اختیارش بود- توسط خود و همکارانش تبدیل به دُرّ گران‌بها و مرواریدی کرد، که امروز این دُرّ گران‌بها و مروارید موشکی در سیستم هوا-فضای سپاه و ساختار موشکی جمهوری اسلامی برای فرستادن ماهواره به فضا ما را به موقعیت و قدرتی رسانده که قیمت‌مان خیلی بالاتر از دوره‌ای است که قبل از این تهدید بود.

پس الگوهایی امثال حسن تهرانی‌مقدم برای ما از این جهت حائز اهمیت‌اند که وقتی تهدید می‌آید نمی‌هراسند، بلکه آن‌را مصادره میکنند و از جوهر آن تهدید دُرّ گران‌بهایی تبیین می‌کنند که نه‌تنها آن تهدید را می‌زداید، بلکه در بخش‌های دیگر زمینه‌ی ارتقا، تأمین امنیت، بهره‌وری و قدرت ملی ما محسوب می‌شود. با توجه به اینکه مقام معظم رهبری در زمینه‌ی تولید علم جمله‌ای را بارها تاکید فرمودند که: «العلم سلطان» یعنی علم سلطه را فراهم می‌کند و اقتدار ایجاد می‌کند.

مطالعاتی که حسن تهرانی‌مقدم در حوزه فعالیت‌های موشکی در علم مکانیک، در فیزیک و محاسبات شیمی و مواد اولیه و سوخت‌ها در متالوژی و غیره انجام داد، نمونه‌ای از علوم اقتدار‌آفرین را در زمینه‌ی علوم فنی برای بیرون آوردن جامعه‌ی تحت محاصره‌ای مثل ایران از تحریم‌ها نشان می‌دهد و این اتفاق، بسیار میمون و عظیم است که یک ایمان به خدا و اتکا به‌نفسی را به ما نشان می‌دهد که کسانی که عنصر ایمان و صبر را با هم  ترکیب می‌کنند و مجاهده می‌کنند، خدا چطور درهای حکمت را به رویشان باز می‌کند و راهکارهایی را به آنها نشان می‌دهد که می‌توانند  ملت خودشان را به اوج برسانند.

این الگو را شهید حسن تهرانی‌مقدم برای ما تبیین کرد. مسئله‌ای که برای ما می‌ماند این است که در علوم انسانی، چطور این‌ها را در مباحث علوم اقتدارآفرین و مسئله‌ی مهم علوم فنی تئوریزه کنیم و به نسل‌های بعد منتقل کنیم؛ این مسئولیت خیلی سنگینی است که ما باید بتوانیم انجام دهیم.

 

خب پیرو همین فرمایش حضرتعالی،تغییر نام نیروی هوایی سپاه پاسدارن به نیروی هوا و فضا،بیان گر تغییر رویکرد و وجود برنامه‌ای جهت حضور موثر در فضاو بهره گیری از این امکان در نبرد نامتقارن است؟

نیروهای مسلح جمهوری اسلامی از نیروهای مسلح انقلاب اسلامی جدا هستند. نیروهای مسلح جمهوری اسلامی محدود به مرزهای جمهوری اسلامی هستند و نیروهای مسلح انقلاب اسلامی، مسئولیت حفاظت از انقلاب اسلامی را برعهده دارند.

لذا قدرت‌های چهارگانه‌ای که در ارتش جمهوری اسلامی است، یعنی زمینی، هوایی، دریایی و پدافندهوایی با منطق خاصی تبیین شده و در دکترین نظامی کشور ما آمده است؛ نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی نیروی اقیانوسی محسوب می‌شود، نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی نیروی هوایی برد بلند ما محسوب می‌شود و به همین نسبت نیروی پدافندی وظیفه دفاع پدافند هوایی برد بلند و گسترده در کشور را متولی است و نیروی زمینی هم ستون فقرات اصلی نیروهای مسلح در حفظ کشور است.

اما در سپاه ساختار ماموریت‌های تکمیلی تبیین شده‌است؛ نیروی هوایی که مسئولیت هوایی و موشکی را عهده‌دار است و ساختار موشک‌های بالستیکی و برد بلند در ساختار نیروی هوایی دیده شده و ماموریت‌های حوزه‌ی ارتقای فضایی در این سطح تعیین شده است.

تعیین حدفاصل ارتش و سپاه مبتنی بر تدابیر حکیمانه‌ای که رهبر معظم انقلاب در نظر گرفتند برای جلوگیری از موازی‌کاری‌ها و ارتقای رقابت تنگاتنگ و پایاپای بین دو نیروی مقتدر مسلح جمهوری اسلامی، که بحمدالله نتایج این وضعیت را در نیروهای چهارگانه‌ی ارتش روزبه‌روز در شکوفایی‌ها و ابتکاراتی که نسل جوان ارتش صورت می‌دهند و بسط دامنه‌ی ماموریت‌های آن می‌بینیم.

در سپاه هم درمیان نیروهای پنج‌گانه‌ی زمینی، دریایی، هوا و فضا،  قدس و بسیج می‌بیند که سازمان بسیج در حوزه‌ی فعالیت‌های فرهنگی و اجتماعی امروز مهم‌ترین نهاد تولید سرمایه‌ی اجتماعی در کشور محسوب می‌شود. نیروی قدس به‌عنوان مهم‌ترین عنصر قدرت خارجی جمهوری اسلامی نقش ایفا می‌کند و این توان را داشته که مستضعفین درون جهان اسلام و بیرون جهان اسلام را به اندیشه و فکر خودش معطوف کند.

نیروی دریایی سپاه بزرگ‌ترین سازمان عملیات ویژه و چریکی دریایی است که در کنار نیروی دریایی ارتش، تهدید جدی آمریکا در دریا را می‌توانند خنثی کنند و نیروی هوافضایی سپاه به‌عنوان یک نیروی جوانی که قبل از انقلاب شبیه نداشته، به‌عنوان پشتیبانی نزدیک، با هواپیمای سوخو۲۵ سطوح عملیات تاکتیکی را مدیریت می‌کند و در ترابری سنگین می‌تواند نقش و جایگاه  ویژه‌ای در هوابرد داشته باشد.

در سیستم هوافضایی هم با ظرفیتی که امثال حسن تهرانی‌مقدم و سایر افرد خدومی که هیچ نامی از آنها نبود و بدون ادعا کار کردند تا به‌شهادت رسیدند قدرتی را ایجاد کرده است که یک رقم آن‌را در تسخیر هواپیمای آرکیو۱۷۰ و اسکن ایگل مشاهده کردید. این موارد، مواردی است برای کسی مثل من که از بیرون این موارد را می‌بیند و خبر دارد، شما باید برای فهم این دستاوردهای عظیم نیروهای دفاعی کشور در ارتش و سپاه از نزدیک به این نیروها سربزنید و توانمندی‌های آنها را در حوزه‌های استراتژیکی و تاکتیکی و بعضاً تکنیکی هم دنبال کنید.

ایران امروز نسبت به ۳۴سال گذشته از هر روز دیگری مقتدر تر بوده و دشمنان ما به خصوص آمریکا و رژیم صهیونیستی نسبت به ۳۴سال گذشته ضعیف‌تر از هر دوره‌ای هستند که این برای ما حکایت از این دارد که دست خدا و توجهات خاصه حضرت ولیعصر(عج) متوجه انقلاب، جامعه و مردم  ما بوده و از این جهت ما باید سپاسگذار خدا باشیم.

خاطره

تیمسار صیاد شیرازی بسیار منظم بود و برای دقایق و ثانیه‌ها برنامه‌ریزی می‌کرد، در طول روزهای بازرسی که سه – چهار روز طول می‌کشید، ایشان شب‌ها مجموعه  گزارش‌های مکتوبی را که در طول روز جمع‌آوری شده بود بعد از شنیدن گزارش‌های شفاهی بررسی می‌کرد؛ این کار عموماً تا ساعت ۲ نیمه شب طول می‌کشید و ایشان بعد از دوساعت خواب، نماز شب می‌خواند و بعد از دویدن و ورزش صبحگاهی نماز جماعت صبح به امامت خودشان اقامه می‌شد و بلافاصله سوار هلی‌کوپترها، قایق‌ها و خودروها می‌شدیم و برای بازرسی زمینی، دریایی، هوایی و موشکی و … می‌رفتیم.

یک روز صبح روی ناو خارک بازرسی از نیروی هوایی، زمینی و دریایی هم‌زمان بود ایشان قبل از نماز شروع کردند به طرح این موضوع که هر کدام از گروه‌ها با چه وسیله ای بروند، چه ساعتی سوار شوند ،چه ساعتی کارها را انجام دهند و مثلاً راس ساعت ۱۲ همه برای ناهار و نماز اینجا باشند.

بعد از دوروز بازرسی عمده نیروها خسته بودند چراکه بیشتر آنها از قدیمی‌های نیروهای مسلح بودند و زود خسته می‌شدند. ایشان بعد از این صحبت‌ها مشغول اذان و اقامه شد و حسن تهرانی در میان اذان گفت: «همراه تیمسار صیاد، بهشت، کنار حوض کوثر محشور نشوید صلوات بفرستید!»، همه با خنده صلوات فرستادند و تیمسار گفت: «خیلی هم دلتان بخواهد!»، حسن هم در جواب گفت: «چی چی خیلی دلتان بخواهد؟!

اونجاهم میخواهید بگوید ساعت ۷ صبح برید کنار حوری‌ها ، ساعت۷وپنج دقیقه زود برگردید. اینجوری که فایده نداره». از آن جمع امروز خود تیمسار صیاد، سردار رودکی معاون عملیات نیرویی دریایی، سردار حاجی حاتم معاون عملیات ستادمشترک و خود حسن در جمع ما نیستند و با هم در کنار حوض کوثر هستند و احتمالاً  این مناظره‌شان ادامه دارد.

این شوخی در صبح اول وقتی که همه فرصت کمی داشتند بخوابند و با این وضعیت باید کار را شروع می‌کردند روحیه حسن را می‌رساند، که همان‌زمان هم شوخی‌هایش معطوف به بهشت بود و به قول بچه‌های جنگ از اول نور بالا می‌زد.

منبع: باشگاه استراتژیست های جوان

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۰۹/۱۶

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">