تیتر یک - جایی برای پرواز اندیشه‌های خوب

تیتر یک - جایی برای پرواز اندیشه‌های خوب

تیتر یک - جایی برای پرواز اندیشه‌های خوب

بررسی اندیشه‌ استاد حسن عباسی

آخرین نظرات

دکترین عفاف جمهوری اسلامی ایران (1)

دوشنبه, ۱۵ مهر ۱۳۹۲، ۱۲:۱۶ ق.ظ
إِنَّا أَنْزَلْناهُ قُرْآناً عَرَبِیًّا لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ

همانا ما آن را قرآنی عربی نازل کردیم شاید که شما تعقّل کنید.[1]

مقدمه

خداوند برای هدایت انسان رسولان برگزیده را فرستاد تا او را از ظلمات و تاریکی ها به سوی نور و روشنایی رهنمون گرداند؛ و به این وسیله زمینه ­ی سعادت او را فراهم سازد. قرآن کلام خداوند است که توسط خاتم رسل، محمد مصطفی صلی الله علیه و آله به جهانیان عرضه شده است، قرآنی که به زبان عربی نازل گردید و در عربی بودنش آیتی است برای صاحبان عقل.

این روزها صحبت از تهاجم فرهنگی در هر کوی و برزنی شنیده می شود که با استماع الفاظ گوناگون آن، از شبیح خون تا تهاجم اولین چیزی که به قلب انسان متبادر می­ گردد «احساس خطر» است. بدیهی است غفلت و عدم مقابله­ ی مناسب با هر تهاجمی از هر سطحی «بقاء» انسان در آن حوزه را مورد مخاطره قرار داده و از بین می برد. یکی از مهم ترین و اتفاقاً گمنام ­ترین مصادیق تهاجم فرهنگی «انحراف کلام از موضع حقیقی آن» است که در قرآن کریم از آن به «یحرّفون الکلم عن مواضعه»[2] یاد شده است، این تهاجم طبق نص صریح قرآن کریم از تخصص­ های «یهود» بر علیه اسلام در طول تاریخ بوده، که متأسفانه تا امروز نیز ادامه داشته است. این که در قرآن صراحتاً یاد شده زبان قرآن عربی است به این معناست که «کلام عربی قرآن» نازله­ی حقیقت آن است، و نه ترجمه ­ی آن به زبان­ های دیگر! بنابراین عدم شناخت کافی از عمق، ریشه و بعد مفاهیم عربی قرآن موجبات کج فهمی و معرفت ناقص را فراهم می ­آورد و از این گذشته زمینه ساز غفلت از تهاجم دشمنان است.

یکی از مفاهیم بنیادین و نظام­مند قرآن که به شدت دچار «انحراف از موضع اصلی خود» گشته، مفهوم «عفاف» است و متأسفانه کمتر کسی است که معنای حقیقی این مفهوم مهم را به درستی درک نموده است. لذا با توفیق خداوند متعال برآنیم تا «عفاف» را از مهجوریت و مظلومیت خارج نموده و به اندازه­ ی وسع خویش ابعاد آن را از این طریق بشناسیم و با تهاجم فرهنگی صورت گرفته به این واژه مقابله نماییم.

بخش 1- دفتر نخست- عفاف شناسی

1-1 عفاف چیست؟

برای شناخت ابتدایی هر مفهوم در هر زبان باید به کتب لغت مراجعه نمود تا معنای آن برای انسان قابل درک و فهم گردد، در برخی از کتب لغت، عفّت و عفاف به این معنا آمده است:

1- حاصل شدن حالتى براى نفس و جان آدمى که به وسیله­ ی آن از غلبه و تسلّط شهوت جلوگیرى مى ‏شود. و مُتَعَفِّف: کسى است که چنان حالتى از عفّت را در اثر تمرین و زحمت حاصل مى ‏کند؛ و اصلش بسنده کردن در گرفتن چیز اندک است که در حکم ته مانده شیر در پستان است. و اسْتِعْفَاف: طلب عفّت و پاکدامنى و باز ایستادن از حرام است.[3]

2- حفظ نفس از تمایلات و شهوات نفسانی است همان­گونه که تقوی حفظ نفس از ارتکاب به محرمات، خلاف و عصیان، است[4].

همان­گونه که مشاهده می­شود به رغم معنای الکن و ناقص جاافتاده از عفّت و عفاف در میان عامه[5]، بار معنایی و عمق آن از ثقالت و وزانت خاصی برخوردار است. بنابراین عفاف نه به معنای پوشش ظاهری بلکه به معنای حالتی نفسانی است که از غلبه و تسلط شهوت و تمایل نفسانی جلوگیری می­کند و این امر نتیجه­ ای جز عدم ارتکاب به گناه و خطا را در بر نخواهد داشت. نکته­ ی قابل تأمل آن است چنین حالتی که استمرار آن صورت «ملکه» را در درون انسان در پی خواهد داشت، جنسیت نداشته و هم در مورد زنان و هم مردان صدقیت پیدا می ­کند.


2-1 عفّت سیاسی

اگر عفت به معنای جلوگیری از تسلط شهوت وامیال نفسانی در نفس است تا گناه و خطایی از انسان سرنزند بنابراین «عفت سیاسی» نیز همان معنای « نفس پایی» بر وزن «خویشتن پایی»[6] را در حوزه ­ی «سیاست» مستفاد می­ گرداند. به این معنا که نفس از شهوت سیاست پایش شود و از غلبه­ ی امیال سلطه مآبانه و منفعت طلبی های شخصی در حوزه ­ی سیاست جلوگیری شود. بنابراین عفت سیاسی هم در حوزه­ ی شناخت سیاستمداران صادق است و در شناخت خود مخاطبان تا از خطا و اشتباه مصون بمانند.

هاله اسماعیل نژاد

ادامه دارد...



[1] - سوره یوسف آیه 2- (ترجمه قرآن کریم، مکارم شیرازی، ناصر)

[2] - مِنَ الَّذینَ هادُوا یُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ عَنْ مَواضِعِهِ وَ یَقُولُونَ سَمِعْنا وَ عَصَیْنا وَ اسْمَعْ غَیْرَ مُسْمَعٍ وَ راعِنا لَیًّا بِأَلْسِنَتِهِمْ وَ طَعْناً فِی الدِّینِ وَ لَوْ أَنَّهُمْ قالُوا سَمِعْنا وَ أَطَعْنا وَ اسْمَعْ وَ انْظُرْنا لَکانَ خَیْراً لَهُمْ وَ أَقْوَمَ وَ لکِنْ لَعَنَهُمُ اللَّهُ بِکُفْرِهِمْ فَلا یُؤْمِنُونَ إِلاَّ قَلیلاً (قرآن الکریم، سوره نساء آیه 46)

بعضى از یهود، سخنان را از جاى خود، تحریف مى‏کنند و (به جاى اینکه بگویند: «شنیدیم و اطاعت کردیم»)، مى‏گویند: «شنیدیم و مخالفت کردیم! و (نیز مى‏گویند:) بشنو! که هرگز نشنوى! و (از روى تمسخر مى‏گویند:) راعنا [ما را تحمیق کن!]» تا با زبان خود، حقایق را بگردانند و در آیین خدا، طعنه زنند. ولى اگر آنها (به جاى این همه لجاجت) مى‏گفتند: «شنیدیم و اطاعت کردیم و سخنان ما را بشنو و به ما مهلت ده (تا حقایق را درک کنیم)»، براى آنان بهتر، و با واقعیت سازگارتر بود. ولى خداوند، آنها را بخاطر کفرشان، از رحمت خود دور ساخته از این روست که جز عده­ی کمی ایمان نمی­آورند. (ترجمه قرآن کریم، مکارم شیرازی، ناصر)

[3] - راغب اصفهانی، حسین بن محمد؛ ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن؛ خسروی حسینی، سیدغلامرضا مترجم، نشر مرتضوی، ج2، ص 618

[4]- مقا- عفّ: أصلان صحیحان: أحدهما الکفّ عن القبیح. و الآخر دالّ على قلّة شی‏ء. فالأوّل- العفّة: الکفّ عمّا لا ینبغی. و رجل عفّ و عفیف. و قد عفّ یعفّ عفّة و عفافة و عفافا. و الأصل الثانی- العفّة: بقیّة اللبن فی الضرع .... هو حفظ النفس عن تمایلاته و شهواته النفسانیّة. کما أنّ التقوى حفظ النفس عن المحرّمات و عمّا یوجب الخلاف و العصیان. مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، مرکز نشر آثار علامه مصطفوی، جلد8 ، صفحه­ 180

[5] - امروزه در جامعه عفاف و عفت در معنای پوشش مخصوصا چادر و آن هم مختص زنان فهم می­گردد.

[6] - تقوا

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">