اندیشکده یقین
چهارشنبه, ۲ مرداد ۱۳۹۲، ۰۶:۵۳ ق.ظ
اندیشکده یقین
در کنار عصر فضا، عصر اتم، عصر دیجیتال، عصر خود Self، عصر مجاز Virtual و بسیاری از القاب دیگر، عصر کنونی عصر Think Tank یا در زبان فارسی «عصر اندیشکدهها» نیز خوانده میشود. زیرا عصر حاضر، عصر دموکراسیهای مبتنی بر Think Tank یا عصر مردمسالاریهای اندیشکدهای است.
دموکراسیهای اندیشکدهای که شاخص آن ایالات متحده است، جوامعی را شکل میدهند که در آن نهادهای تصمیمساز در سطح جامعه توزیع شده و تلاش میشود که عموم نخبگان و متخصصان، از طریق تصمیمسازی در عرصهی عمومی، بر تصمیمسازی در عرصهی رسمی و حکومتی تأثیرگذارده و خرد عمومی را به کمک خرد رسمی- بوروکراتیک- ببرند.
در دموکراسیهای ماقبل ظهور پدیدهی Think Tank، تصمیمسازی صرفاً در درون قوای سهگانهی حکومت صورت میگرفت و به تصمیمگیران که مدیران حکومتی بودند واگذار میشد.
اما در مردمسالاریهای اندیشکدهای، تصمیمسازی عمومی در بیرون از نهادهای حکومتی و همعرض با تصمیمسازی رسمی صورت گرفته، و همزمان در اختیار مدیران حکومتی و عموم مردم قرار میگیرد.
در جامعهای که نهادهای تصمیمساز عمومی یعنی اندیشکدهها، در قالب مراکز بررسیهای استراتژیک، عقلانیت سیال و آزاد و پرنشاط «عمومی» را به کمک خرد دیوانسالار و متصلب «رسمی» میبرند، سه کارکرد اجتماعی بروز مییابد:
الف- دامنهی حق رأی مردم از کشمکش بر سر این که چه کسانی حکومت کنند به این که مبتنی بر چه تصمیمها و طرحهایی حکومت کنند موسع میشود. دامنهی عقلانیت عمومی، حوزهی عقلانیت رسمی را پشتیبانی و تقویت میکند.
ب- فساد سیاسی- اقتصادی- فرهنگی- و اجتماعی ناشی از تصلب و غیر رقابتی بودن تصمیمسازی رسمی، با ظهور تصمیمسازی عمومی کاهش مییابد.
ج- با خروج انحصار تصمیمسازی از دست نهادهای رسمی، انحصار تصمیمگیری نیز از دست این نهادها خارج شده و به مرور کلیت جامعه در تصمیمگیری دخیل شده و ارادهی خود را از راه تبیین تصمیمها و طرحها، بر نهادهای رسمی اعمال میکند. این ظرفیت تصمیمسازی و تصمیمگیری عمومی که در لایههای زیرین جامعه پنهان و غالباً مدفون است، هنگامی که به فعلیت میرسد، پویایی و نشاط واقعی اجتماعی را به نمایش میگذارد.
اندیشکدهی یقین، به عنوان مرکز بررسیهای دکترینال، نخستین اندیشکده در ایران است که به عنوان یک نهاد عمومی تصمیمسازی، در رقابت با نهادهای رسمی- به ویژه با مراکز تحقیقات استراتژیک کشور- تصمیم-سازی و چارهاندیشی را از انحصار این نهادهای متصلب خارج ساخت.
تلاش اندیشکدهی یقین این بوده است که برای رقابتی کردن تصمیمسازی در سطح استراتژیک و در دامنه-های زمانی بلندمدت، تفکر استراتژیک را از محافل آکادمیک رسمی به میان تودهی مردم به ویژه جوانان کشانده و انحصار آموزشی آن را بزداید.
باور عمومی در اندیشکدهی یقین این است که اگر سواد تصمیمسازی و بینش استراتژیک تودهی مردم به ویژه جوانان، ترفیع و ارتقاء پیدا کند، تصمیمسازی و تصمیمگیری به حقیقت نزدیک میشود و انحرافها و اعوجاجهای سیاستگذاری کنونی در کشور، به حداقل میرسد.
رسالت «غنیسازی تصمیم و چاره» در سطح ملی، موجب شد که اندیشکدهی یقین در چهار حوزهی به هم-پیوستهی کلی، فعالیت خود را سامان دهد:
1- حوزهی تولید علم.
دانش پایه برای علوم استراتژیک، دانش دکترینولوژی و قاعده القواعد است. حوزهی نخست فعالیت اندیشکدهی یقین، بومیسازی دانش دکترینولوژی است.
2- حوزه تعلیم و تربیت استراتژیک رسمی.
در این حوزه، اندیشکدهی یقین از سطح دانشآموزی تا سطح دانشجویی در پایهی تحصیلات تکمیلی، در تعلیم و تربیت تصمیمسازان، استراتژیستها و دکترینهای جوان و نوجوان مشغول است.
3- حوزهی تصمیمسازی.
اندیشکدهی یقین، تصمیمسازی و چارهگذاری پایه را در سطح دکترینال، با تبیین دکترینهای حوزهها و بخشهای گوناگون نهادهای رسمی و حوزهی عمومی، و سپس طرحریزی استراتژیک در آن حوزهها صورت داده و میدهد.
4- حوزهی تعلیم و تربیت استراتژیک عمومی.
اندیشکدهی یقین، در حوزه تعلیم و تربیت استراتژیک عمومی، برای ارتقاء سواد استراتژیک و بینش دکترینال عمومی، جایگاه ویژهای قائل بوده است. از اینرو همواره در تعامل با افکار عمومی در تلاش برای عرصه-سازی بوده و هست. کشاندن مباحث کلان تصمیمسازی و سیاستگذاری و قواعد حکومتداری و جامعهسازی به درون جامعه و لایههای مختلف اجتماع، به ویژه در میان جوانان، از اساسیترین فعالیتهای اندیشکدهی یقین بوده است.
* * * * *
اندیشکدهی یقین، رسماً در سال 1379 موجودیت خود را اعلام نمود، هر چند که از مدتها قبل، فعالیت خود را آغاز نموده بود. ریاست اندیشکدهی یقین از ابتدا تا کنون به عهدهی حسن عباسی بوده است.
منبع: اندیشکده
در کنار عصر فضا، عصر اتم، عصر دیجیتال، عصر خود Self، عصر مجاز Virtual و بسیاری از القاب دیگر، عصر کنونی عصر Think Tank یا در زبان فارسی «عصر اندیشکدهها» نیز خوانده میشود. زیرا عصر حاضر، عصر دموکراسیهای مبتنی بر Think Tank یا عصر مردمسالاریهای اندیشکدهای است.
دموکراسیهای اندیشکدهای که شاخص آن ایالات متحده است، جوامعی را شکل میدهند که در آن نهادهای تصمیمساز در سطح جامعه توزیع شده و تلاش میشود که عموم نخبگان و متخصصان، از طریق تصمیمسازی در عرصهی عمومی، بر تصمیمسازی در عرصهی رسمی و حکومتی تأثیرگذارده و خرد عمومی را به کمک خرد رسمی- بوروکراتیک- ببرند.
در دموکراسیهای ماقبل ظهور پدیدهی Think Tank، تصمیمسازی صرفاً در درون قوای سهگانهی حکومت صورت میگرفت و به تصمیمگیران که مدیران حکومتی بودند واگذار میشد.
اما در مردمسالاریهای اندیشکدهای، تصمیمسازی عمومی در بیرون از نهادهای حکومتی و همعرض با تصمیمسازی رسمی صورت گرفته، و همزمان در اختیار مدیران حکومتی و عموم مردم قرار میگیرد.
در جامعهای که نهادهای تصمیمساز عمومی یعنی اندیشکدهها، در قالب مراکز بررسیهای استراتژیک، عقلانیت سیال و آزاد و پرنشاط «عمومی» را به کمک خرد دیوانسالار و متصلب «رسمی» میبرند، سه کارکرد اجتماعی بروز مییابد:
الف- دامنهی حق رأی مردم از کشمکش بر سر این که چه کسانی حکومت کنند به این که مبتنی بر چه تصمیمها و طرحهایی حکومت کنند موسع میشود. دامنهی عقلانیت عمومی، حوزهی عقلانیت رسمی را پشتیبانی و تقویت میکند.
ب- فساد سیاسی- اقتصادی- فرهنگی- و اجتماعی ناشی از تصلب و غیر رقابتی بودن تصمیمسازی رسمی، با ظهور تصمیمسازی عمومی کاهش مییابد.
ج- با خروج انحصار تصمیمسازی از دست نهادهای رسمی، انحصار تصمیمگیری نیز از دست این نهادها خارج شده و به مرور کلیت جامعه در تصمیمگیری دخیل شده و ارادهی خود را از راه تبیین تصمیمها و طرحها، بر نهادهای رسمی اعمال میکند. این ظرفیت تصمیمسازی و تصمیمگیری عمومی که در لایههای زیرین جامعه پنهان و غالباً مدفون است، هنگامی که به فعلیت میرسد، پویایی و نشاط واقعی اجتماعی را به نمایش میگذارد.

تلاش اندیشکدهی یقین این بوده است که برای رقابتی کردن تصمیمسازی در سطح استراتژیک و در دامنه-های زمانی بلندمدت، تفکر استراتژیک را از محافل آکادمیک رسمی به میان تودهی مردم به ویژه جوانان کشانده و انحصار آموزشی آن را بزداید.
باور عمومی در اندیشکدهی یقین این است که اگر سواد تصمیمسازی و بینش استراتژیک تودهی مردم به ویژه جوانان، ترفیع و ارتقاء پیدا کند، تصمیمسازی و تصمیمگیری به حقیقت نزدیک میشود و انحرافها و اعوجاجهای سیاستگذاری کنونی در کشور، به حداقل میرسد.
رسالت «غنیسازی تصمیم و چاره» در سطح ملی، موجب شد که اندیشکدهی یقین در چهار حوزهی به هم-پیوستهی کلی، فعالیت خود را سامان دهد:
1- حوزهی تولید علم.
دانش پایه برای علوم استراتژیک، دانش دکترینولوژی و قاعده القواعد است. حوزهی نخست فعالیت اندیشکدهی یقین، بومیسازی دانش دکترینولوژی است.
2- حوزه تعلیم و تربیت استراتژیک رسمی.
در این حوزه، اندیشکدهی یقین از سطح دانشآموزی تا سطح دانشجویی در پایهی تحصیلات تکمیلی، در تعلیم و تربیت تصمیمسازان، استراتژیستها و دکترینهای جوان و نوجوان مشغول است.
3- حوزهی تصمیمسازی.
اندیشکدهی یقین، تصمیمسازی و چارهگذاری پایه را در سطح دکترینال، با تبیین دکترینهای حوزهها و بخشهای گوناگون نهادهای رسمی و حوزهی عمومی، و سپس طرحریزی استراتژیک در آن حوزهها صورت داده و میدهد.
4- حوزهی تعلیم و تربیت استراتژیک عمومی.
اندیشکدهی یقین، در حوزه تعلیم و تربیت استراتژیک عمومی، برای ارتقاء سواد استراتژیک و بینش دکترینال عمومی، جایگاه ویژهای قائل بوده است. از اینرو همواره در تعامل با افکار عمومی در تلاش برای عرصه-سازی بوده و هست. کشاندن مباحث کلان تصمیمسازی و سیاستگذاری و قواعد حکومتداری و جامعهسازی به درون جامعه و لایههای مختلف اجتماع، به ویژه در میان جوانان، از اساسیترین فعالیتهای اندیشکدهی یقین بوده است.
* * * * *
اندیشکدهی یقین، رسماً در سال 1379 موجودیت خود را اعلام نمود، هر چند که از مدتها قبل، فعالیت خود را آغاز نموده بود. ریاست اندیشکدهی یقین از ابتدا تا کنون به عهدهی حسن عباسی بوده است.
منبع: اندیشکده
۹۲/۰۵/۰۲