تیتر یک - جایی برای پرواز اندیشه‌های خوب

تیتر یک - جایی برای پرواز اندیشه‌های خوب

تیتر یک - جایی برای پرواز اندیشه‌های خوب

بررسی اندیشه‌ استاد حسن عباسی

آخرین نظرات

افغانیکا! نیمی‌اش از من نیمی‌اش از دشمن!

سه شنبه, ۱ اسفند ۱۳۹۱، ۰۹:۰۴ ب.ظ
نقدی بر فیلم سینمایی "خاک و مرجان" _ حسام‌الدین حائری‌زاده

تیتر یک - تا همین قرن گذشته، افغانستان جزئی از خاک ایران بوده است. اما از وقتی که بی‌عر‌ضگی و خیانت سردرمداران قاجار این سرزمین تاریخی را از خاک ایران جدا کرد، افغانستان نتوانست خود را تثبیت کند. سال‌ها با شوروی جنگید. بعد سال‌ها جنگ داخلی و طالبان، و حالا آمریکا. با شوروی کنار نیامد، اما با آمریکا دارد به‌نحوی کنار می‌آید. این فراز آخر همان حرف این فیلم است. میراث نامشروعی که از آویزه مانده همان میراث نامشروعی است که از تجاوز آمریکا به افغانستان بر جا مانده که باید او را بپذیرد و دوستش هم داشته باشد. بالاخره در اوضاع و احوالی که طالبان افغانستان را به اضمحلالِ هر چه بیشتر می‌کشاند، این آمریکا بود که با آمدنش و تجاوزش مردم افغانی را از طالبان نجات داد، مانند مردم عراق که از دست صدام خلاص شدند. اما چون این «تغییر»، از درون نبوده، شکل تجاوز خود را حفظ کرده است. «انّ الله لایغیّر ما بقومٍ حتی یغیّروا ما بأنفسهم» افغانی‌ها از ایران جدا شدند بدون این‌که خود خواسته باشند. پس هیچ‌وقت هم نتوانستند خود را جمع‌وجور کنند، چون اصلاً آمادة این کار نبودند. اگر کشورهای دیگری مانند کشورهای همسایة شمال ایران، از ایران جدا شدند با همان خیانت‌ها و بی‌عرضگی‌ها، و اکنون بحران‌هایی مانند افغانستان را ندارند، به‌علت ثبات درونی نیست، بلکه وادادگی به شوروی در ابتدا و اکنون به آمریکاست. لکن افغانستان که نه دیگر پشتوانة ایران را دارد و نه به‌سوی شوروی تمایل پیدا کرد، به‌اصطلاح از اینجا رانده و از آنجا مانده شد. همیشه بی‌نظمی و عدم یکپارچگی بر این سرزمین حاکم بوده است. اما اکنون که آمریکا آمده و تجاوزی جدید صورت گرفته گویی همان درگیری همیشگی همچنان ادامه دارد. افغانستان باید از درون بجوشد و برای خود فکری کند، نه از بیرون دائماً برای آن تعیین تکلیف شود.

http://www.parsim.com/images/a7/6/anc_file_797531.jpg

«خاک و مرجان» روایت‌گر این آخرین غارتگری و تجاوز به این سرزمین کوهستان‌های سرسخت است. مردان این سرزمین همانند هیمالیایش سرسخت و جنگنده هستند، غیرتمند و متعصب، اما با بحران هویتی و فقر رهبری کارآمد. در ابتدای فیلم، وقتی قادر برای گرفتن پولی که از قاچاق‌بری حق خود می‌دانست، پیش رئیسش می‌رود، رئیسش به او از دخترانش می‌گوید و قادر هم غیرتی شده و با او دعوا می‌کند. حسابی هم کتک می‌خورد. یا آن‌جایی که دارد به خانه باز می‌گردد و پسربچه‌ای را می‌بیند که به‌خاطر علاقه‌اش به دختر کوچک قادر، نزدیک خانة آن‌ها ایستاده و آن‌ها را دید می‌زند، قادر هم او را کتک زده و فراری‌اش می‌دهد. همة اینها نشان‌دهندة غیرت مردان افغانی است.

آویزه، همسر قادر، که در ابتدای فیلم تصور می‌رفت توسط آمریکایی‌ها کشته و به شهادت رسیده، با به‌جریان‌افتادن عروسی دختر قادر، آنجایی که باید مادر عروس برای عروس و داماد دعا کند تا آن‌ها هم اجازة ادامة عروسی را پیدا کنند، آویزه (که تا آن زمان یواشکی و مخفیانه و از دور شاهد زندگی قادر و دخترانش بود) جلو آمده و کادوی خود را می‌دهد و برای آن‌ها دعا می‌کند. بعد دست پسر کوچکی را که از ابتدای فیلم همیشه در کنارش بوده، می‌گیرد و می‌رود. قادر او را تعقیب می‌کند و در صحبت با او و فهمیدن جریان کامل، متوجه می‌شود که او شهید نشده بلکه یک سرباز آمریکایی به او تجاوز کرده و رهایش کرده است. او نیز که دیگر آبرویی ندارد و دچار مشکلات روحی شده، از کابل می‌رود. اکنون برای او یک پسر باقی مانده که به قول خود او «نیمی‌اش از من و نیمی‌اش از دشمن است».

آویزه نماد افغانستان است که به او تجاوز شده و حاصل این تجاوز یک فرزند حرامزاده است. این فرزند، میراث تجاوز متجاوز و حضور تاکنون باقی و پایدار آمریکایی‌ها در افغانستان است. فرزندی که حیرت‌زده و گیج است. قادر را دوست ندارد. می‌ترسد. مادرش هم می‌ترسد دست او را رها کند. از سوی دیگر دوستش هم دارد. در زمان تنهایی، هم‌دم او بوده است. شاید بتوان این را کنایه‌ای از این ماجرا گرفت که درست زمانی که به افغانستان داشت تجاوز می‌شد، این کشور تنهای تنها ایستاده بود وسط میدان و شاهد تجاوز بود. مردان کاری نکردند، همسایگانش (حتی ایران، البته ایرانِ زمانِ آقای خاتمی) کاری نکردند، او بود و متجاوز. پس مجبور بود با فرزند نامشروعش هم‌دم شود. بالنی دائماً از بالا نظاره‌گر شهر است. آن یک بالن آمریکایی است که نماد نظارت همه‌جانبة آمریکایی‌ها بر میراث نامشروعشان است.

در فیلم شاهد عروس‌شدن دختر بزرگ قادر، و ذوق‌وشوق داشتن دختر کوچک‌ترش هم برای عروس‌شدن هستیم. شاید نمادی باشد از کورسوهای امیدی که در دل افغانی‌هاست با وجود تجاوز آمریکایی‌ها به کشورشان. افغانستان در تاریخ کوتاهِ جدید خود نشان داده است تجاوز خارجی را برنمی‌تابد هر چند مجبور باشد طولانی بجنگد. شاید با آمریکا هم همین کار را کند. اما آمریکا مثل شوروی نیست که فقط جنگ سخت بکند، آمریکا متخصص جنگ نرم است و افغانی‌ها در این عرصه چه دارند برای مقاومت؟

نظرات (۱)

با سلام
وقتی میخواهید مردم کشوری را مخاطب قرار دهید باید بگویید :نام کشور + ی =افغانستانی ها  
نه اینکه بنویسید افغانی ها  چون افغان نام یکی از اقوام افغانستان است
تعجب اور بود از شما!!!!!!!!!!!!!!!!!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">